إنّ«مَا» مع رَزَقَ في تقدير الرِّزْق، و الدّلالة على أنه مثل«أن» أنه لا يعود إليه ضمير لا ملفوظ به و لا مقدّر فيه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه785
لفظ مركّب من«من»الجارّة،و«ما»التي هي: 1-اسم موصول في نحو:«خذ ممّا تستفيد منه». 2-حرف مصدريّ،في نحو قول الشاعر: و إنّا لممّا يضرب الكبش ضربة على رأسه،تلقي اللسان على الفم 3-حرف زائد،في نحو الآية: مِمّٰا خَطِيئٰاتِهِمْ أُغْرِقُوا (نوح:25)،أي:من خطيئاتهم.موسوعة النحو و الصرف و الإعراب ، جلد1 ، صفحه648
«مَا»: از اين كلمه 5 اسم و 5 حرف بهكارمىرود، اگر بصورت اسم به كار رود، مفرد و جمع و مؤنثش بهمين صورت است. كه براى افزودن ضمیر، ضمير مفرد به كار برود و بمعنى جمع تعبير شود، اما از مَا بصورت اسم كه بمعنى الذى است؛ اول، آیات: «وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مٰا لاٰ يَضُرُّهُمْ - يونس/ 18 ... دوم: مَا بصورت نكره. سوم: ما بصورت استفهام كه از جنس چيزى پرسش مىشود و نوع آن و از صفت و نوع صفت و درباره غير انسان از اشياء سؤال مىشود. بعضى از علماى نحو گفتهاند كه گاهى از انسانها هم بهوسيله مَا پرسش مىشود.. چهارم: برای جزاء. پنجم: مَا براى تعجب. ما بصورت حرف اوّل: در صورتى ما حرف است كه بعدش بهمنزله مصدر باشد كه فعل مضارع را منصوب مىكند.. دوم: مَا نافيه و اهل حجاز آن را مثل شرط به كار مىبرند.. سوم: حرف مَا كه بر آن و اخوات آن و ربّ و از اين گونه معانى و فعل داخل مىشود.. چهارم: ما كه لفظ اذ و حيث را كه براى شرط است الزامآور مىكند يعنى قطعا چنان خواهد شد. مثل «اذ ما تفعل افعل» و «حيثما تقعد اقعد» يعنى قطعا چنان خواهم كرد اگر عمل كنى عمل مىكنم و اگر بنشينى مىنشينم در صورتى كه اذ و حيث بدون ما چنين الزامى در شرط او عمل ايجاد نمىكنند. پنجم: ما بصورت حرف زائد براى تأكيد لفظ مثل «اذا ما فعلت كذا» و عبارت «اما تخرج اخرج» اگر خارج شوى مؤكدا خارج مىشوم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه270
اخفش مىگويد - من - در مما زائد است امّا صحيح نيست زيرا بعضى از چيزهائى كه به انسان عطا شده خوردنش جائز نيست مثل - خون - غدد - پليديهاى گوارشى كه خوردنشان نهى شده است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه258