بَلْ حرف من حروف العطف يعطف به الثاني على الأول فيلزمه مثل إعرابه. قال الجوهري و هو للإضراب عن الأول للثاني تعطف بها بعد النفي و الإثبات جميعا. و ربما وضعوه موضع رب كقول الراجز: بل مهمة قطعت بعد مهمة كما يوضع الحرف موضع غيره اتساعا.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه325
بل: بلكه. حرف اضراب و تدارك است. راغب گويد: بل دو قسم است، قسم اوّل آنست كه ما بعدش نقيض ما قبل است .. قسم دوّم آنست كه براى بيان حكم اوّل و ترقّى باشد.قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه223
يعنى امتناعشان از ايمان و شنيدن قرآن، نه اينست كه قرآن را مجدى و عظمتى نيست بلكه در اثر جهل و غرور نادانيهاى آنها است كه چنانند و عبارت - بَلْ عَجِبُوا - آگاهى و تنبيهى است بر نادانى آنها زيرا تعجّب كردن از چيزى دليل جهالت و ندانستن سبب و انگيزۀ آن است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه304
قصد به تصحيح الثاني و إبطال الأول أي: ليس الأمر كما قالوا بل جهلوا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه141
قصد به تصحيح الثاني و إبطال الأولمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه141
بَلْ به معنى بلكه، كه براى ربط چيزى به چيز ديگر به كار مىرود و بر دو گونه است: گفتن بل باين منظور كه عبارت و موضوع ما قبل آن، ما بعدش را نقض مىكند. 1 - و چهبسا مقصود از گفتن - بل - تصحيح حكم بعدش و إبطال حكم قبلش باشد. 2 - و بسا كه مقصود تصحيح مطلب قبل و إبطال مطلب بعدى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه303
بَلْ كلمة للتدارك، و هو ضربان: ضرب يناقض ما بعده ما قبله، لكن ربما يقصد به لتصحيح الحكم الذي بعده و إبطال ما قبله، و ربما يقصد تصحيح الذي قبله و إبطال الثاني، و الضرب الثاني من«بَلْ»: هو أن يكون مبيّنا للحكم الأول و زائدا عليه بما بعد«بل». و جميع ما في القرآن من لفظ «بل» لا يخرج من أحد هذين الوجهين و إن دقّ الكلام في بعضه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه141
قصد به تصحيح الأول و إبطال الثانی أي: ليس إعطاؤهم المال من الإكرام و لا منعهم من الإهانة، لكن جهلوا ذلك لوضعهم المال في غير موضعه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه141
قصد به تصحيح الأول و إبطال الثاني أي: ليس امتناعهم من الإيمان بالقرآن أن لا مجد للقرآن، و لكن لجهلهم، و نبّه بقوله: بَلْ عَجِبُوا على جهلهم، لأنّ التعجب من الشيء يقتضي الجهل بسببه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه142
قصد به تصحيح الأول و إبطال الثاني كأنه قيل: ليس هاهنا ما يقتضي أن يغرّهم به تعالى، و لكن تكذيبهم هو الذي حملهم على ما ارتكبوه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه142
يكون مبيّنا للحكم الأول و زائدا عليه بما بعد «بل». إنّه نبّه أنهم يقولون: أَضْغٰاثُ أَحْلاٰمٍ بَلِ اِفْتَرٰاهُ، يزيدون على ذلك أنّ الذي أتى به مفترى افتراه، بل يزيدون فيدّعون أنه كذّاب، فإنّ الشاعر في القرآن عبارة عن الكاذب بالطبع.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه142
يكون مبيّنا للحكم الأول و زائدا عليه بما بعد «بل». أي: لو يعلمون ما هو زائد عن الأول و أعظم منه، و هو أن تأتيهم بغتة، و جميع ما في القرآن من لفظ«بل» لا يخرج من أحد هذين الوجهين و إن دقّ الكلام في بعضه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه142
يعنى مطلب از قرارى نيست كه آنها مىگويند بلكه معاصى و گناهان بر دلهاشان غلبه دارد و نفهميدهاند، سپس عبارت - ران على قلوبهم - را بر نادانيشان ذكر مىكند كه جهل و گناه و بر دلهاشان و انديشهشان مستولى است كه حقايق را أساطير مىگويند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه303
يعنى اگر مالى به آنها برسد مال از إكرام و بزرگداشتشان نيست و نه اينكه محروم شدن از مال يا بخشش و نعمت خدا از اهانت است ولى ندانستند و نفهميدند و مال را در جاى غير خودش قرار دادهاند، يعنى(تصوّرشان از اينكه بودن يا نبودن مال و متاع را دليل اكرام و عطاء خداوند مىدانند از جهالت و نادانى آنهاست و آن را در غير موضع خودش بحساب مىآورند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه303
گويى كه گفته مىشود موردى نيست و اقتضاء هم ندارد كه خداى تعالى به سبب آفرينش و بخشيدن حيات، مغرورت كند و لكن دروغ پنداشتن دين، آنها را به چنين غرورى كه مرتكب آن مىشوند، كشانده است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه304
در اين آيه هم خداوند آگاهى مىدهد كه اگر آنها مىگويند، آيات قرآن - أضغاث أحلام يعنى خوابهاى پريشان است، بل افتراه - با گفتن - بل - چيزى بر ادّعاى اوّلشان كه گفتند - أضغاث أحلام - است، مىافزايند و آن اين است كه مىگويند كسى كه قرآن را آورده مفترى است باز هم برآن مىافزايند و ادعاء مىكنند كه او دروغگو است، زيرا واژه شاعر در قرآن كه به پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله) نسبت مىدهند تعبير به دروغگوى فطرى و طبيعى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه305
يعنى هرگاه مىدانستند كه فرجام كفرشان چيست و چگونه عواقبى است، كه بعد از واژۀ بل بيان شده است بر عقوبات قبليشان اضافه مىشود كه بسى بزرگتر از آن است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه305