سوره بلد
بلد به معني سرزمين مي باشد، در اين سوره منظور از بلد شهر مکه است.[1]
مفهوم کلي سوره
انسان بر سر دوراهى؛
فرجام نيكوكاران و بدكاران.[2]
اسامي سوره
بلد، لا أقسم بهذا البلد.[3]
علت نامگذاري
تعداد آيات
سوره بلد بيست آيه دارد.[6]
تعداد کلمات
سوره بلد هشتادودو كلمه دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره بلد سيصدوبيست حرف دارد.[8] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
محور اصلى سوره بلد، بيان دو راه اساسى در مسير زندگى انسان و مشكلات و فرجام آنهاست.[9]
محتوا و موضوعات
سوره بلد در عين كوتاهى حقايق بزرگى را در بردارد.
در قسمت اول اين سوره بعد از ذكر سوگندهاى پرمعنايى اشاره به اين حقيقت شده كه زندگى انسان در عالم دنيا همواره توأم با مشكلات و رنج است، تا از يك سو خود را براى رفتن به جنگ مشكلات آماده سازد، و از سوى ديگر انتظار آرامش و آسودگى مطلق را در اين جهان از سر بيرون كند، آرامش مطلق تنها در زندگى آخرت امكانپذير است و بس؛
در بخش ديگرى از اين سوره قسمتى از مهمترين نعمتهاى الهى را بر انسان مىشمرد، و سپس به ناسپاسى او در مقابل اين نعمتها اشاره مىكند؛
در آخرين بخش اين سوره مردم را به دو گروه: اصحابالميمنة و اصحابالمشئمة تقسيم كرده، و گوشهاى از صفات اعمال گروه اول (مؤمنان صالح) و سپس سرنوشت آنها را بيان مىكند، و بعد به نقطه مقابل آنها يعنى كافران و مجرمان و سرنوشت آنها مىپردازد.[10]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب گويد: رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «كسى كه سوره بلد را قرائت كند خدا او را امان از خشم خويش در روز قيامت عطا فرمايد».
ابوبصير از امام صادق عليهالسلام روايت نموده كه فرمود: «هر كس سوره بلد را در نماز واجبش بخواند در دنيا معروف شود كه از صالحين است و در آخرت معروف گردد كه براى او در نزد خدا مكان و مرتبه است و از رفيقان پيامبران و شهيدان و صالحين خواهد بود».[11]
محل نزول
سوره بلد در مكه بر پيامبر صلىاللهعليهوآله نازل شده است.[12]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره بلد در ما بين هجرت مسلمين به حبشه و اسراء است و بعد از سوره ق (قاف) نازل شده است.[13]
فضاي نزول
فضاي نزول سوره بلد هدايتي و تربيتي است زيرا که خداوند متعال در اين سوره عنوان نموده است که خلقت انسان بر رنج و مشقت پايه گذارى شده، هيچ كارى از كارهاى زندگى خالى از مشقت و زحمت نيست، راحتى خالص فقط در آخرت ميسر است، پس چه بهتر كه انسان بر تكاليف و فرمودههاى خدا صبر و عمل كند و رنج ترك معصيت را بر خود هموار سازد و داخل عقبه اطعام گرسنگان و اكرام يتيمان شود تا از اصحاب يمين و نيكوكاران گردد و گرنه آخرتش مانند دنيا پر از عذاب و رنج خواهد بود.[14]
ترتيب در مصحف
سوره بلد نودمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[15]
ترتيب بر اساس نزول
سوره بلد سىوپنجمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره ق نازل شده است.[16] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سبحان سوره فجر را به ياد نفس مطمئنه پايان داد و در سوره بلد بيان كرد جهت اطمينان را و اينكه بايد نظر در راه معرفت خدا باشد و اين را به قسم و سوگند تأكيد كرده است.[17]
ويژگي
سوره بلد از سور مفصلات مي باشد[18] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند. [19]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[20]
سوره بلد با سوگند هاي پر معنايي آغاز شده است تعبير آيات آن بسيار قاطع و كوبنده، جملهبنديها كوتاه و پرطنين، و الفاظ بسيار مؤثر و گويا است شكل آيات و محتوا نشان مىدهد كه اين سوره از سورههاى" مكى" است.[21]
[1]قاموس قرآن، ج1، ص: 225
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 209
[3]الدر المنثور فى التفسير بالماثور، ج6، ص 351
[4]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 209
[5]مانند روايت منقول از امام صادق عليهالسلام در مجمعالبيان في تفسيرالقرآن، ج10، ص 743
[6]الكشف و البيان، ج10، ص206
[7]همان
[8]همان
[9]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 210
[10]تفسير نمونه، ج27، ص 4
[11]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 85
[12]همان
[13]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 34
[14]ترجمه تفسير الميزان، ج20، ص 483
[15]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 209
[16]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص: 136
[17]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 85
[18]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[19]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[20]همان
[21]تفسير نمونه، ج27، ص: 4