صلوة: توجّه و انعطاف. در الميزان ذيل آيۀ 43 سورۀ احزاب فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست ميايد انعطاف است، باختلاف نسبت متفاوت ميشود لذا گفتهاند: آن از خدا رحمت و از ملائكه استغفار و از مردم دعا است. اين سخن چنانكه فرموده جامع تمام معانى و در همۀ موارد جارى است. بهتر است كه صلوة ملائكه و مردم هر دو بمعنى دعا باشد كه ميان آندو فرقى نيست. آنجا كه گفتهاند: صلوة در لغت بمعنى دعاست. فقط صلوة بنده را در نظر گرفتهاند حال آنكه صلوة بخدا و ملك نيز نسبت داده ميشود. در مجمع فرموده: آن در لغت بمعنى دعاست راغب گويد: بيشتر اهل لغت گفتهاند: آن بمعنى دعا و تبريك و تمجيد است. «صلّيت عليه» يعنى بر او دعا كردم و او را تزكيه نمودم. و در ذيل آيۀ 3 بقره و در مفردات و نهايه از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله نقل شده: «إذَا دُعِيَ أَحَدُكُمْ إِلَى طَعَامٍ فَلْيُجِبْ وَ إِنْ كَانَ صَائِماً فَلْيُصَلِّ». يعنى: چون يكى از شما بطعامى دعوت شد اجابت كند و اگر روزهدار باشد از براى دعوت كننده دعا نمايد. در قرآن مجيد گاهى بمعنى دعا آمده.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه146
الصلاة من الملائكة: الاستغفار. و من الناس الدعاء، و منه الصلاة على الميت.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3795
الصَّلاَة: معروفة.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3795
يريد بها اَلصَّلاَةَ المفروضة.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه266
صلوة اسلام همان عبادت بزرگى است كه در رأس عبادات قرار گرفته و از اركان دين و تارك آن در رديف كافر است. در وجه تسميۀ آن گفتهاند: چون قسمتى از آن دعاست از باب تسميۀ كل باسم جزء اين عمل را صلوة گفتهاند. بعقيدۀ نگارنده احتياجى باين سخن نيست بلكه معناى اصلى در آن ملحوظ است كه صلوة توجه و انعطافى است از بنده بخدا همانطور كه از خدا به بنده. و آن در واقع ياد آورى مخصوص خدا و رو كردن بسوى خداى عزّ و جلّ است با كيفيّتى كه شرع بيان داشته.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه149
اختلف في اشتقاق اَلصَّلاَةِ بمعنى ذات الأركان: فعن المغرب أنها فعلة من "صلى" كالزكاة من زكى و اشتقاقها من " اَلصَّلاَ " و هو من العظم الذي عليه الأليان، لأن اَلْمُصَلِّي يحرك صَلْوَيْهِ في الركوع و السجود. و عن ابن فارس هي من " صليت العود بالنار" إذا لينته، لأن اَلْمُصَلِّي يلين بالخشوع.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه266
الصَّلاَةُ التي هي العبادة المخصوصة، أصلها: الدّعاء، و سمّيت هذه العبادة بها كتسمية الشيء باسم بعض ما يتضمّنه، و قال بعضهم: أصلُ اَلصَّلاَةِ من اَلصَّلَى قال: و معنى صَلَّى الرّجلُ، أي: أنه ذاد و أزال عن نفسه بهذه العبادة اَلصَّلَى الذي هو نٰارُ اَللّٰهِ اَلْمُوقَدَةُ. و بناء صَلَّى كبناء مَرَّضَ لإزالة المرض.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه491
هرجايى كه خداى تعالى با واژه - صلاة - ستايش شود يا برآن ستايش تشويق شد با لفظ - اقامه - ياد شده است. لفظ - اقامة - كه در نماز مخصوص شده هشدارى است بر اينكه مقصود از نماز وفا نمودن و به جاى آوردن حقوق و شرايط نماز است نه فقط انجام صورت ظاهرى آن.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه416
صَلاَة: يعنى نماز، كه يكى از عبادات مخصوص است، اصلش دعاست و وجه نامگذارى آن عبادت به - صلاة - مثل ناميدن چيزى به اسم بعض از محتواى آن است كه آن را در برمىگيرد. عدّهاى از علماء گفتهاند اصل صلاة از - صَلاَء - است و معنى صَلَّى الرّجلُ يعنى او با اين عبادت از نفس و جان خويش - صلاء - را كه همان آتش افروختۀ خدايى است دور و برطرف كرد. بناء لفظى - صَلَّى - مثل بناء - مرّض - در معنى دور كردن بيمارى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه416
نظر واژهشناسان اين است كه - صلاة - دعا و تبريك و تمجيد است. صَلَّيْتُ عليه: بر او دعا كردم و او را به پاكى ستودم و با بزرگى ياد كردم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه415
الصلاةُ: الدُّعاءُ و الاستغفارُ . . . و الصَّلاةُ من الله تعالى: الرَّحمة . . . و في حديث ابن أَبي أَوْفى أَنه قال: أَعطاني أَبي صَدَقة مالهِ فأَتيتُ بها رسولَ الله، صلى الله عليه و سلم، فقال: اللهم صَلِّ على آلِ أَبي أَوْفى. ; قال الأَزهري: هذه الصَّلاةُ عندي الرَّحْمة . . . ف الصَّلاةُ من الملائكة دُعاءٌ و اسْتِغْفارٌ، و من الله رحمةٌ، و به سُمِّيَت الصلاةُ لِما فيها من الدُّعاءِ و الاسْتِغْفارِ. و في الحديث: التحيَّاتُ لله و الصَّلَوَات . ; قال أَبو بكر: الصَّلَوَاتُ معناها التَّرَحُّم . . . و قوله: اللهم صَلِّ على آلِ أَبي أَوْفى. أَي تَرَحَّم عليهم، و تكونُ الصَّلاةُ بمعنى الدعاء.لسان العرب ، جلد14 ، صفحه464
اَلصَّلاَةُ، قال كثير من أهل اللّغة: هي الدّعاء، و التّبريك و التّمجيد، يقال: صَلَّيْتُ عليه، أي: دعوت له و زكّيت.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه490
كلّ موضع مدح اللّه تعالى بفعل الصَّلاَةِ أو حثّ عليه ذكر بلفظ الإقامة، و إنما خصّ لفظ الإقامة تنبيها أنّ المقصود من فعلها توفية حقوقها و شرائطها، لا الإتيان بهيئتها فقط.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه491