النُّطْفَةُ: ماء الرجل، و جمعه نُطَفٌ و نِطَافٌ، مثل برمة و برام، و لا يستعمل لها فعل. يقال: النطفة تتكون أولا دما ثم تصير في الدماغ في عرق يقال له الورد، و تمر في فقار الظهر فلا تزال تجوز فقرا فقرا حتى يصير في الكليتين. و أما نطفة المرأة فإنها تنزل من صدرها. و النُّطْفَةُ بالضم: الماء الصافي، قل أو كثر، و قيل ما يبقى في الدلو.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه125
گرچه آنرا نطفۀ مرد گفته‌اند ولى در اغلب آيات اختصاص بنظر نميايد بلكه ظاهرا نطفۀ مرد و زن هر دو مراد است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه78
نطفه اگر در آيات بمعنى آب كم باشد مقصود آنست كه بشر از آب كمى آفريده شده و اگر بمعنى آب صاف شده باشد، نطفه چكيده و صاف شدۀ وجود انسان است. بعيد نيست كه مراد از «نطفه» در آيات خود سلول زن و مرد بوده باشد كه هر دو چكيده و جدا شده از وجود زن و مرد است اين سخن در نظر نگارنده از همۀ آنچه گفته شد قويتر است خاصّه آنكه نطفه در همه جا از قرآن نكره آمده يعنى چكيدۀ بخصوص.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه78
نطف: يكى از معانى نطف چكيدن است كه توأم با صاف شدن و كم كم بودن ميباشد گويند: «نَطَفَ الماء نَطْفاً: سال قليلا قليلا» نطفه را آب صاف شده و آب كم گفته‌اند راغب گويد: «اَلنُّطْفَةُ، الماء الصافى» اين عبارت در صحاح و قاموس و اقرب نيز هست با قيد «كم باشد يا زياد». طبرسى فرموده: نطفه بمعنى آب كم است از مذكر و مؤنث و هر آب صاف را نطفه گويند و اصل نطفه بمعنى آب كم است گاهى بآب زياد نيز گفته شود. اين لفظ در قرآن مجيد دوازده بار آمده و همه دربارۀ نطفۀ انسان است گرچه آنرا نطفۀ مرد گفته‌اند ولى در اغلب آيات اختصاص بنظر نميايد بلكه ظاهرا نطفۀ مرد و زن هر دو مراد است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه78
اَلنُّطْفَةُ: الماءُ الصافي، و يُعَبَّرُ بها عن ماء الرَّجُل.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه811
نُطْفَة: آب صاف كه به نطفه انسان نيز تعبير شده است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه354
قال الليث: النُّطف: اللؤلؤ، الواحدة نَطفة، و هي الصافية اللّون. قال: و قال بعضهم: يقال للواحدة نُطفة و جمعها نُطَف، شُبّهت بقطرة الماء قلت: و العرب تقول للمويهة القليلة: نُطفة، و للماء الكثير نُطفة. و رأيت أعرابيّا شَرب من رَكِيّة يقال لها: شَفِيّة، و كانت غزيرةَ الماء فقال: و اللّٰه إنها لنطفة باردة.تهذیب اللغة ، جلد13 ، صفحه246
النُّطْفَة و النُّطَافَة: القليل من الماء، و قيل: الماء القليل يَبقى في القِربة، و قيل: هي كالجُرْعة و لا فِعل للنُّطفة. و النُّطْفَة: الماء القليل يبقى في الدَّلْو; عن اللحياني أَيضاً، و قيل: هي الماء الصافي، قلَّ أَو كثر، و الجمع نُطَف و نِطَاف، و قد فرق الجوهري بين هذين اللفظين في الجمع فقال: النُّطفة الماء الصافي، و الجمع النِّطَاف، و النُّطفة ماء الرجل، و الجمع نُطَف . قال أَبو منصور: و العرب تقول للمُويْهة القليلة نُطفة، و للماء الكثير نُطفة، و هو بالقليل أَخص.لسان العرب ، جلد9 ، صفحه335