سوره عبس
عبس به معني روي ترش کردن، اعراض و بي اعتنايي کردن است.[1]
مفهوم کلي سوره
اسامي سوره
عبس، سَفره، صاخه، اعمي، ابن ام مکتوم.[3]
علت نامگذاري
«سوره عبس»؛ واژه عبس به معني چهره درهم کشيد برگرفته از آي? اول سوره و همچنين عبارت آغازگر سوره ميباشد.
«سوره سَفرة»؛ واژه سَفره به معني سفيران در آي? پانزدهم اين سوره آمده است و به اين شکل در سوره ديگري نيامده است.
«سوره صاخه»؛ واژه صاخه به معني صداي هولناک در آي? سيوسوم اين سوره آمده است و در غير اين سوره نيامده است.
«سوره اعمي» و «سوره ابن ام مکتوم»؛ به خاطر اينکه قص? مردي کور(ابن ام مکتوم) که دنبال هدايت شدن بود در اين سوره ذکر شده است به اين دونام مشهور گشته است.
تعداد آيات
سوره عبس چهلويک آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره عبس صدوسيوسه کلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره عبس پانصدوسيوسه حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
اهداف اصلى سوره عبس، يادآورى توحيد و معاد و اهداف فرعى آن، نشان دادن اهميت قرآن كريم و ارزشهاى اخلاقى است.[7]
محتوا و موضوعات
محتواى سوره عبس را در پنج موضوع مىتوان خلاصه كرد:
عتاب شديد خداوند نسبت به كسى كه در برابر مرد نابيناى حقيقتجو برخورد مناسبى نداشت؛
ارزش و اهميت قرآن مجيد؛
كفران و ناسپاسى انسان در برابر نعمتهاى خداوند؛
بيان گوشهاى از نعمتهاى او در زمينه تغذيه انسان و حيوانات براى تحريك حس شكرگزارى بشر؛
اشاره به قسمتهاى تكاندهندهاى از حوادث قيامت و سرنوشت مؤمنان و كفار در آن روز بزرگ.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر صلىاللهعليهوآله روايت كرده كه فرمود: «و كسى كه سوره عبس را قرائت كند روز قيامت ميآيد در حالى كه صورتش خندان و خوشحال است».
و معاويهبنوهب از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه فرمود: «و هر كس سوره عبس و تولّى و اذا الشّمس كوّرت را بخواند در زير عرش خدا از بهشتها و در سايه خدا و كرامت او در بهشتش خواهد بود و اين بر پروردگارش بزرگ نيست».[9]
محل نزول
سوره عبس در مكه بر پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است.[10]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره عبس ما بين هجرت مسلمين به حبشه و اسراء است و بعد از سوره نجم نازل شده است.[11]
فضاي نزول
فضاي نزول سوره عبس در زمان تبليغ پيامبر اسلام در مکه بود آن حضرت از هر فرصتي براي تبليغ اسلام استفاده مينمود و گاهي اوقات سران و اشراف مکه را براي بحث در مورد دين اسلام به دور خود جمع ميکرد قضيه نزول سوره عبس در يکي از اين جلسات بوده است.
رواياتى از طرق اهل سنت وارد شده كه اين آيات درباره داستان ابناممكتوم نابينا نازل شد، كه روزى بر رسول خدا صلىاللهعليهوآله وارد شد در حالى كه جمعى از مستكبرين قريش نزد آن جناب بودند و با ايشان درباره اسلام سخنان سرى داشتند، رسول خدا صلىاللهعليهوآله از آمدن ابناممكتوم چهره در هم كشيد، و خداى تعالى او را مورد عتاب قرار داد كه چرا از يك مردى تهىدست چهره در هم كردى؟.[12]
از طرق شيعه هم رواياتى به اين معنا اشاره دارد.[13] ولى در بعضى[14] ديگر از روايات شيعه آمده كه مردى از بنىاميه نزد آن جناب بوده، و او از آمدن ابناممكتوم چهره درهم كشيد، و آيات، در عتاب او نازل شده است.
به هر حال غرض سوره، عتاب هر كسى است كه ثروتمندان را بر ضعفاء و مساكين از مؤمنين مقدم مىدارد، اهل دنيا را احترام مىكند و اهل آخرت را خوار مىشمارد، بعد از اين عتاب رشته كلام به اشاره به خوارى و بىمقدارى انسان در خلقتش و اينكه در تدبير امورش سراپا حاجت است و با اين حال به نعمت پروردگار و تدبير عظيم او كفران مىكند كشيده شده، و در آخر سخن را با ذكر قيامت و جزاء و تهديد مردم خاتمه مىدهد.[15]
ترتيب در مصحف
سوره عبس هشتادمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[16]
ترتيب بر اساس نزول
سوره عبس بيستوچهارمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره نجم نازل شده است.[17] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
هنگامى كه خداوند سبحان سوره نازعات را به ذكر انذار و ترسانيدن كسى كه از قيامت بترسد پايان داد، سوره عبس را به ذكر انذارش شروع کرد.[18]
ويژگي
سوره عبس از سور مفصلات مي باشد[19] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند. [20]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[21]
سوره عبس در عين كوتاهى، از مسائل مختلف و مهمى بحث مىكند، و تكيه خاصى روى مسال? معاد دارد.[22]
[1]قاموس قرآن، ج4، ص 284
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 69
[3]التحرير و التنوير، ج30، ص 89
[4]الكشف و البيان، ج10، ص130
[5]همان
[6]همان
[7]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 70
[8]تفسير نمونه، ج26، ص 121
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج26، ص 293-292
[10]همان، ص 292
[11]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 32
[12]الدر المنثور، ج 6، ص 314.
[13]تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 509.
[14]تفسير قمى، ج 2، ص 404.
[15]ترجمه تفسير الميزان، ج20، ص 324
[16]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 69
[17]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 135
[18]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج26، ص 293
[19]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[20]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[21]همان
[22]تفسير نمونه، ج26، ص 121