سوره نازعات
نازعات به معناي جداکنندگان و برکنندگان مي باشد در اينجا منظور فرشتگاني هستند که جان انسان را ميگيرند و از بدنشان جدا ميکنند.[1]
مفهوم کلي سوره
رستاخيز و حوادث آن؛
مبارزهى موسى با فرعون.[2]
اسامي سوره
نازعات، ساهره، طامه.[3]
علت نامگذاري
«سوره نازعات»؛ نام اين سوره «نازعات» (از جاكنندگان) است و از آي? اول آن گرفته شده است.
«سوره ساهره»؛ واژه ساهره به معني رويه زمين در آيه چهاردهم اين سوره آمده است و در غير اين سوره نيامده است.
«سوره طامه»؛ واژه طامه به معني حادث? بزرگ که اشاره به روز قيامت دارد در آيه سيوچهارم اين سوره آمده است و در غير اين سوره نيامده است.
تعداد آيات
سوره نازعات چهلوشش آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره نازعات صدوهفتادونه کلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره نازعات هفتصدوپنجاهوسه حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
محورىترين هدف سوره نازعات مسال? معاد و تأكيد بر تحقّق آن است.[7]
محتوا و موضوعات
سوره نازعات بر محور مسائل معاد دور مىزند، و روى هم رفته در شش بخش خلاصه مىشود:
نخست با قسمهاى مؤكدى كه ارتباط با مسال? معاد دارد روى تحقق اين روز بزرگ تكيه و تاكيد مىكند؛
در مرحل? بعد به قسمتى از مناظر هولانگيز و وحشتناك آن روز اشاره مىنمايد؛
در بخش ديگر اشاره كوتاه و گذرايى به داستان موسى و سرنوشت فرعون طغيانگر دارد كه هم مايه تسلى خاطر پيامبر صلياللهعليهوآله و مؤمنان است و هم هشدارى به مشركان طغيانگر، و هم اشارهاى است به اينكه انكار معاد انسان را به چه گناهانى آلوده مىكند؛
در بخش بعد نمونههايى را از مظاهر قدرت خداوند در آسمان و زمين كه خود دليلى است براى امكان معاد و حيات بعد از مرگ برمىشمرد؛
بار ديگر به شرح قسمتى ديگر از حوادث وحشتناك آن روز بزرگ و سرنوشت طغيانگران و پاداش نيكوكاران مىپردازد؛
سرانجام در پايان سوره بر اين حقيقت تاكيد مىكند كه هيچكس از تاريخ آن روز با خبر نيست، ولى همين اندازه مسلم است كه نزديك است.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر صلىاللهعليهوآله روايت نموده كه فرمود: «هر كه سوره (و النازعات) را قرائت كند توقّف و حسابش در روز قيامت چيزي نباشد مگر به اندازه وقت نماز واجب تا اينكه داخل بهشت گردد».
امام صادق عليهالسلام فرمود: «هر كه سوره نازعات را قرائت كند از دنيا نرود مگر سيراب و روز قيامت هم برانگيخته نشود مگر سيراب و داخل بهشت هم نگردد مگر سيراب».[9]
محل نزول
سوره نازعات در مكه بر پيامبراسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است.[10]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره نازعات بعد از اسراء و قبل از هجرت پيامبر به مدينه است و بعد از سوره نبأ نازل شده است.[11]
فضاي نزول
علت [و فضاي متصور براي نزول] سوره نازعات را مىتوان از متن آن به دست آورد، در آيه دهم و ما بعد آن مىخوانيم: يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً ...
از اين آيات معلوم مىشود كه مشركان معاد را به مسخره گرفته و آن را غير ممكن قلمداد كردهاند و آن سبب نزول اين سوره بوده است، مىشود قسمتى از علّت نزول هم سؤال مشركان باشد از وقت قيامت، چنان كه در آيه 42 آمده است: يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها.
به هر حال اين دو امر سبب شده كه اين سوره در اين سطح بسيار عالى با اين حقائق بسيار بزرگ نازل شود.[12]
ترتيب در مصحف
سوره نازعات هفتادونهمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[13]
ترتيب بر اساس نزول
سوره نازعات هشتاد ويکمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره نبأ نازل شده است.[14] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سبحان سوره عمّ را به ذكر احوال قيامت و مناظر هولناك آن پايان داد و سوره نازعات را به مثل آن شروع نمود.[15]
ويژگي
سوره نازعات از سور مفصلات مي باشد[16] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند. [17]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
شروع سوره نازعات با پنج قسم و بلافاصله ورود به مسائل قيامت نشان از خبرهاي موکدي در مورد قيامت و احوال مردم در آن است.
[1]ترجمه مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص 308
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 51
[3]نظمالدرر فى تناسبالآيات و السور، ج8، ص 308
[4]الكشف و البيان، ج10، ص122
[5]همان
[6]همان
[7]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 52
[8]تفسير نمونه، ج26، ص 71
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج26، ص 260-259
[10]همان، ص 259
[11]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 32
[12]تفسير احسنالحديث، ج12، ص 51
[13]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 51
[14]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 137
[15]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج26، ص 260
[16]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[17]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[18]همان