سوره طور
طور به معني کوه و بقولى طور اسم كوهى است كه خدا در آن با موسى مناجات كرد.[1]
مفهوم کلي سوره
يادآورى توحيد و دلايل آن؛
يادآورى رستاخيز و ويژگىهاى آن؛
طرح رسالت پيامبر صلىاللهعليهوآله و تهمتهاى مخالفان؛
هماوردطلبى قرآن.[2]
اسامي سوره
طور، والطور.
علت نامگذاري
«طور»؛ سبب نام گذارى آن آيه اول سوره است كه خدا در آن به كوه طور قسم خورده است. اين كوه محل مناجات موسى عليهالسلام با خداى متعال بود.[3]
«سوره والطور»؛ روايت هايي از پيامبراسلام صلياللهعليهوآله در مورد اين سوره نقل شده که اسم اين سوره همراه با واو قسم آمده است به همين خاطر هم برخي از مفسرين هم اين سوره را با اين نام خواندهاند.[4]
تعداد آيات
سوره طور چهلونه آيه دارد.[5]
تعداد کلمات
سوره طور سيصدودوازده کلمه دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره طور هزاروپانصد حرف دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
مهمترين هدفهاى سوره طور عبارتاند از:
1. يادآورى توحيد؛
2. يادآورى رستاخيز؛
3. طرح رسالت پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله.[8]
محتوا و موضوعات
محتواى سوره طور را مي توان به شش بخش تقسيم كرد.
آيات نخستين سوره كه با سوگندهاى پىدرپى شروع مىشود بحث از عذاب الهى و نشانههاى قيامت و آتش دوزخ و كيفر كافران مىكند. (آيه 1 تا آيه 16)؛
بخش ديگرى از اين سوره نعمتهاى بهشتى و مواهب الهى را در قيامت كه در انتظار پرهيزگاران است مشروحا برمىشمرد، و يكى را پس از ديگرى مورد توجه قرار مىدهد، و در حقيقت به غالب نعمتهاى بهشتى در اين بخش از سوره اشاره شده است (از آيه 17 تا 28)؛
در بخش ديگرى از اين سوره از نبوت پيامبر صلىاللهعليهوآله سخن مىگويد، و اتهاماتى را كه دشمنان براى او ذكر مىكردند برمىشمرد، و به طور فشرده به آن پاسخ مىدهد (از آيه 29 تا 34)؛
در بخش چهارم سخن از توحيد است، و با استدلالى روشن اين مساله را تعقيب مىكند (از آيه 35 تا 43)؛
در بخش ديگر سوره باز به مساله معاد و پارهاى از مشخصات روز قيامت بازمىگردد (از آيه 44 تا 47)؛
سرانجام در آخرين بخش سوره كه دو آيه بيشتر نيست با دستوراتى به پيامبر گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله در زمينه صبر و استقامت و تسبيح و حمد پروردگار و وعده حمايت او از سوى خداوند بحثهاى گذشته را پايان مىبخشد، و به اين ترتيب يك مجموعه منسجم گيراى منطقى و عاطفى را تشكيل مىدهد كه قلوب شنوندگان را مسخر خود مىسازد.[9]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر خدا صلياللهعليهوآله روايت كرده است كه فرمودند: «هر كس سوره و الطور را بخواند بر خداوند لازم است كه او را از عذاب خود امان بخشد، و در بهشت خود او را نعمت دهد».
محمدبنهشام از حضرت باقر عليهالسلام روايت كرده است كه فرمودند: «هر كس سوره و الطور را بخواند خداوند خير دنيا و آخرت را براى او جمع خواهد کرد».[10]
محل نزول
سوره طور در مكه بر پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است.[11]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره طور بعد از اسراء و قبل از هجرت پيامبر به مدينه است و بعد از سوره الم سجده نازل شده است.[12]
فضاي نزول
از آيات سوره طور برمىآيد كه به هنگام نزول سوره، اسلام در مسير گسترش يافتن بود، اين كار مشركان را نگران كرده و به شدت، نبوت و معاد را انكار مىكردهاند.
اين سوره در جواب مشرکان با سوگندهاى مؤكد اعلام مىدارد كه عذاب آخرت حتمى است سپس مقدارى در وصف اهل عذاب و وصف اهل جنت توضيح مىدهد و از واقعيات عجيبى از جريان اهل بهشت پرده بر مىدارد، آن گاه به طور تفصيل به تكذيب مشركان مىپردازد كه رسول خدا را جادوگر و ديوانه و خيالپرداز مىگفتند. و بيان مىدارد كه مشركان كارهاى نيستند اگر مىگويند: قرآن ساخته پيامبر است، نظير آن را بياورند، آنها مقهور قدرتها و نظامهاى خدايند در آخر به رسول خدا صلىاللهعليهوآله دستور مىدهد كه در مأموريت خودش خويشتندار باشد و با تسبيح و حمد يارى و عنايتهاى خدا را به سوى خويش سرازير گرداند.[13]
ترتيب در مصحف
سوره طور پنجاهودومين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[14]
ترتيب بر اساس نزول
سوره طور هفتادوششمين سوره قرآن در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره سجده نازل شده است.[15]
(لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
پس از آنكه خداوند سوره و الذاريات را با وعدههاى عذاب ختم نمود، سوره طور را به وقوع عذابها افتتاح كرده است.[16]
ويژگي
سوره طور از سورههايى است كه سنگينى بحثهاى آن روى مسال? معاد و سرنوشت نيكان و پاكان از يك سو، و بدان و مجرمان در آن روز عظيم از سوى ديگر است، هر چند مطالب ديگرى در زمينههاى مختلف عقيدتى نيز در آن ديده مىشود.[17]
سوره طور از سور مفصلات مي باشد[18] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند. [19]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[20]
[1]قاموس قرآن، ج4، ص 248
[2]تفسير قرآن مهر، ج20، ص 23
[3]همان، ص 25
[4]مجمعالبيان في تفسير القرآن، ج9، ص 245
[5]الکشف و البيان، ج9، ص123
[6]همان
[7]همان
[8]تفسير قرآن مهر، ج20، ص 26
[9]تفسير نمونه، ج22، ص 408-407
[10]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج23، ص 335
[11]مجمع البيان في تفسير القرآن، ج9، ص 245
[12]حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، مقدمهاول، ص 27
[13]تفسير احسن الحديث، ج10، ص362-361
[14]تفسير قرآن مهر، ج20، ص 25
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص137
[16]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج23، ص 335
[17]تفسير نمونه، ج22، ص407
[18]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[19]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[20]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34