سوره كهف
كَهْف به معني غارى است در كوه جمعش- كُهُوف (و بطور استعاره به كسى كه پناه و ملجأ مردم است كهف ميگويند).[1]
مفهوم کلي سوره
اثبات رستاخير؛
نمونههاى عينى معاد، مثل زنده شدن اصحاب كهف؛
عبرت آموزى از سرگذشت پيشينيان؛
آداب تعليم و تربيت.[2]
اسامي سوره
کهف، اصحاب کهف، حائلة.[3]
علت نامگذاري
تعداد آيات
سوره کهف صدوده آيه دارد.[6]
تعداد کلمات
سوره کهف هزاروپانصدوهفتادوهفت كلمه دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره کهف ششهزاروسيصدوشصت حرف دارد.[8] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزهها
اهداف کلي سوره کهف عبارتند از:
1. توجه به مبدأ؛
2. توجه به معاد و اثبات آن؛
3. عبرتآموزى از سرگذشتهاى عجيب پيشينيان.[9]
محتوا و موضوعات
سوره کهف با حمد و ستايش خداوند آغاز مىشود، و با توحيد و ايمان و عمل صالح پايان مىيابد.
محتواى اين سوره همچون ساير سورههاى مكى بيشتر بيان مبدء و معاد و بشارت و انذار است، و نيز به مساله مهمى كه مسلمانان در آن روزها سخت به آن نياز داشتند اشاره مىكند، و آن اينكه يك اقليت هر چند كوچك باشد، در برابر يك اكثريت هر چند ظاهرا قوى و نيرومند باشند نبايد تسليم گردد، و در فساد محيط حل شود، بلكه همچون گروه كوچك اصحاب كهف بايد حساب خودشان را از محيط فاسد جدا كنند، و بر ضد آن قيام نمايند.آن روز كه توانايى دارند به مبارزه ادامه دهند و در صورت عدم توانايى، هجرت نمايند.
همچنين از جمله داستانهاى اين سوره، داستان دو نفر است كه يكى بسيار ثروتمند و مرفه اما بىايمان و ديگرى فقير و تهيدست اما مؤمن بود، ولى او هرگز عزت و شرف خود را در برابر آن فرد بى ايمان از دست نداد، و تا آنجا كه مىتوانست او را نصيحت و ارشاد كرد و سرانجام اعلام بيزارى نمود و پيروزى هم با او بود. تا مؤمنان در شرائطى همچون آغاز دعوت پيغمبر صلىاللهعليهوآله بدانند اگر ثروتمندان بىايمان جنب و جوشى دارند موقت و خاموششدنى است همانند فقر و تنگدستى افراد با ايمان.
بخش ديگرى از اين سوره به داستان موسى و خضر (هر چند نام خضر در اين سوره نيامده است) اشاره مىكند كه چگونه موسى عليهالسلام در برابر كارهايى كه ظاهر آن زننده، اما باطنش پر مصلحت بود نتوانست صبر و حوصله به خرج دهد، ولى پس از توضيحات خضر به عمق مسائل كاملا آگاه شد و از بيتابى خود پشيمان گشت. اين نيز درسى است براى همه، تا به ظواهر حوادث و رويدادها ننگرند، و بدانند در زير اين ظواهر باطنى بسيار عميق و پر معنى وجود دارد.
بخش ديگرى از اين سوره ماجراى ذوالقرنين را شرح ميدهد كه چگونه شرق و غرب عالم را پيمود، و با اقوام گوناگونى كه سنن و آداب بسيار متفاوتى داشتند روبرو شد، و سرانجام با كمك گروهى از مردم به مقابله با توطئه ياجوج و ماجوج برخاست و سدى آهنين بر سر راه آنها كشيد، و نفوذشان را قطع كرد تا مسلمانان با بينش وسيعتر خود را براى نفوذ در شرق و غرب جهان آماده سازند و براى مبارزه با ياجوجها و ماجوجها دست اتحاد به هم دهند.
جالب اينكه در اين سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب كهف، داستان موسى و خضر و داستان ذو القرنين) كه بر خلاف غالب داستانهاى قرآن در هيچ جاى ديگر از قرآن سخنى از اينها به ميان نيامده است (تنها در سوره انبياء آيه 96 به مسئله ياجوج و ماجوج بدون ذكر نام ذوالقرنين اشاره شده است) و اين يكى از ويژگيهاى اين سوره است. و به هر حال محتوايش از هر نظر پر بار، و تربيتكننده مىباشد.[10]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب، از پيامبر گرامى اسلام روايت كرده است كه هر كس سوره کهف را بخواند، تا هشت روز از هر فتنهاى آسوده است. اگر در اين هشت روز، دجال ظهور كند، خداوند او را از فتنه وى حفظ كند و هر كس آيه آخر آن «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ ...» را هنگام رفتن به بستر خواب بخواند، از بستر او نورى به سوى كعبه مىدرخشد كه در كنار آن فرشتگانى از درگاه خدا برايش طلب رحمت مىكنند، تا از خواب برخيزد. اگر در مكه باشد و اين آيه را بخواند، نورى از بستر او به بيتالمعمور مىتابد، كه در كنار آن فرشتگان برايش طلب رحمت مىكنند، تا از خواب برخيزد.
سمرةبنجندب از آن بزرگوار روايت كرده است كه: هر كس ده آيه از سوره كهف از حفظ بخواند، فتنه دجال به او زيانى نمىرساند و هر كس هم? سوره را بخواند، داخل بهشت مىشود. و فرمود: آيا سورهاى به شما نشان دهم كه وقتى نازل شد، هفتاد هزار فرشته، آن را همراهى كردند و عظمت آنها آسمانها و زمين را فرا گرفته بود؟ گفتند: آرى. فرمود: سوره اصحاب كهف است. هر كس در روز جمعه، اين سوره را بخواند، خداوند تا سه روز بعد از روز جمعه ديگر او را مىآمرزد و به او نورى مىبخشد كه به آسمان مىرسد و در فتنه دجال، از خطر محفوظ است.
واقدى به اسناد خود از ابوالدرداء، از پيامبر گرامى اسلام روايت كرده است كه: هر كس ده آي? اول سوره كهف را حفظ كند، اگر دجال را درك كند، ضررى نمىبيند. هر كس اواخر سوره كهف را از حفظ كند، در روز قيامت، نورى با اوست. همچنين از آن بزرگوار روايت شده است كه: هر كس سوره كهف را در روز جمعه بخواند، تا شش روز از هر فتنهاى آسوده است و اگر دجال بيرون آيد، از شر او محفوظ است.
عياشى به اسناد خود از امام صادق عليهالسلام روايت كرده است كه: هر كس سوره كهف را در هر شب جمعهاى بخواند، شهيد از دنيا مىرود و خداوند او را با شهيدان مبعوث مىكند و در روز قيامت، در موقف شهيدان مىايستد.[11]
محل نزول
سوره کهف مكى است.
ابن عباس گويد: تنها آيه: وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ در داستان عيينة بن حصن فزارى در مدينه نازل شده است.[12]
زمان نزول
سوره کهف بعد از سوره غاشيه و در حدود سالهاى هشت تا دوازده بعثت نازل شده است.[13]
فضاي نزول
امام صادق عليهالسلام فرموده: «سبب نزول سوره کهف آن بود كه كفار قريش سه نفر را به نامهاى نضربنحارث، عقبهبنابىمعيط و عاصبنوائلسهمى پيش نصاراى نجران فرستادند تا از يهود و نصارى مسائلى ياد بگيرند و از رسول خدا بپرسند (شايد آن حضرت نداند و مغلوب شود) آنها در نجران با علماء يهود ملاقات كرده و منظور خود را گفتند، يهود در جواب گفتند: سه مسئله را از او بپرسيد اگر مطابق آنچه ما مىگوئيم جواب داد، او راستگو است، آن گاه از يك مسئله ديگر بپرسيد اگر گفت مىدانم بدانيد كه دروغگو است. از او بپرسيد از جوانانى كه در زمان گذشته از ديار خود بيرون رفتند وخواب آنها را گرفت، چند وقت در خواب بودند تا بيدار شدند؟ و چند نفر بودند؟ و چه چيز با آنها بود كه از خودشان نبود؟ و ماجراى آنها چگونه بود؟ و بپرسيد از موسى وقتى كه خدا به او امر كرد آن دانشمند را تعقيب كند و از او علم بياموزد، او كه بود؟ و چگونه از او پيروى كرد و جريانش از چه قرار بود؟ و بپرسيد از او از مردى كه به مشرق و مغرب رفت تا به سد يأجوج و مأجوج رسيد او كه بود، و جريانش چيست؟ آن وقت اين سه قضيه را خود به آنها شرح دادند و گفتند: اگر آن طورى كه ما گفتيم جواب داد بدانيد كه راستگو است و الا تصديقش نكنيد. كفار گفتند: مسئله چهارم كدام است؟ گفتند: از او بپرسيد قيامت كى خواهد بود اگر گفت مىدانم بدانيد كه دروغگو است زيرا وقت را جز خدا كسى نمىداند، آن سه نفر به مكه برگشته و بواسطه حضرت ابوطالب با رسول خدا صلىاللهعليهوآله تماس گرفته و از او جواب خواستند، سوره كهف در جواب آن مسائل نازل گرديد».[14]
ترتيب در مصحف
سوره کهف در چينش كنونى قرآن هيجدهمين سوره به شمار مىآيد.[15]
ترتيب بر اساس نزول
سوره کهف شصتونهمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره قلم نازل شده است.[16] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سوره بنى اسرائيل را با حمد و توحيد و يادى از پيامبر خاتمه داد. سوره كهف را نيز با حمد و توحيد و وصف قرآن و پيامبر، آغاز مىكند، تا ابتداى اين سوره با پايان آن سوره، ارتباط داشته باشد.[17]
ويژگي
سوره کهف يکي از پنج سوره اي است که با عبارت «الحمدلله» آغاز شده است اين سوره ها عبارتند از فاتحه، انعام، کهف، سبأ، فاطر که همه آنها جزو سور مکي هستند.
همچنين اين سوره جزو سور مئين (صد آيه اي ها) است ابن قتيبه مي گويد سور مئين سوره هايي هستند که بعد از سور طوال آمده اند علت نامگذاري اين سوره ها به مئين نزديک بودن تعداد آيه هاي اين سوره ها به عدد صد مي باشد.[18] گفته شده اين سوره ها عبارتند از «بني إسرائيل، كهف، مريم، طه، أنبياء ، حج و مؤمنون».[19] برخي ديگر نيز سور مئين را سوره هاي «توبه، نحل، هود، يوسف، کهف، بني اسرائيل، انبياء، طه، مؤمنون، شعراء و صافات» ذکر کرده اند.[20]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[21]
بخارى از ابن مسعود روايت كرده كه دربار? سورههاى: بنى اسرائيل، كهف، مريم، طه، و الانبياء گفت: «اين سورهها از سورههاى كهن اول است، و از ديرينهها هستند» سپس به همين ترتيب آنها را ذكر كرد.[22]
اين سوره با حمد و ستايش خدا آغاز مىگردد و با ذكر توحيد و ايمان و عمل صالح پايان مىيابد. و در اين سوره از برخى داستانهاى عجيب تاريخ بشر پرده برداشته شده است، و آي? آخر اين سوره ويژگى خاصى دارد كه هر كس آن را قبل از خواب با رعايت شرايطى بخواند، هر ساعتى كه اراده كند، از خواب بيدار خواهد شد.[23]
نيمه اوّل قرآن با "فا" كلم? «وَ لْيَتَلَطَّفْ» از سوره كهف پايان مىيابد و از آن پس، نيمه دوم قرآن آغاز مىگردد.
[1]ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص: 87
[2]تفسير قرآن مهر، ج12، ص 183
[3]همان، ص 183
[4]همان
[5]الموسوعة القرآنية، ج2، ص 62
[6]الكشف و البيان، ج6، ص 144
[7]همان
[8]همان
[9]تفسير قرآن مهر، ج12، ص 183
[10]تفسير نمونه، ج12، ص 338-337
[11]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج15، ص 4-3
[12]همان
[13]تفسير أحسنالحديث، ج6، ص 166
[14]تفسير أحسنالحديث، ج6، ص 167 به نقل از تفسير برهان از تفسير قمى از امام صادق عليهالسلام.
[15]تفسير قرآن مهر، ج12، ص 183
[16]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 136
[17]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج15، ص 4
[18]زاد المسير فى علم التفسير، ج4، ص 141
[19]دراسة حول القرآن الکريم، ص ??
[20]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[21]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[22]ترجمه الإتقان فى علوم القرآن، ج1، ص 215
[23]تفسير قرآن مهر، ج12، ص 184