سوره تكاثر
تکاثر به معني افتخار به کثرت مناقب است.[1]
مفهوم کلي سوره
اسامي سوره
تکاثر، الهکم التکاثر، مقبره.[3]
علت نامگذاري
«سوره تکاثر»؛ به دليل وجود اين کلمه در آي? اول سوره به اين اسم مشهور شده است. و در بسياري از مصاحف و کتب تفسيري از اين سوره با نام سوره تکاثر ياد شده است.[4]
«سوره الهکم التکاثر»؛ به خاطر شروع سوره با اين عبارت به اين نام مشهور شده است. اين اسم از لسان پيامبر صلياللهعليهوآله و ابنعباس و همچنين برخي از کتب تفسيري و حديثي نقل شده است.[5]
«سوره مقبره»؛ ظاهرا به خاطر وجود لفظ «المقابر» در اين سوره برخي از صحابه اين سوره را به اسم مفرد آن نامگذاري کردهاند.[6]
تعداد آيات
سوره تکاثر هشت آيه دارد.[7]
تعداد کلمات
سوره تکاثر بيستوهشت کلمه دارد.[8] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره تکاثر صدوبيست حرف دارد.[9] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
محورهاى اصلى سوره تکاثر عبارتاند از:
1. يادآورى معاد و هشدار در اين زمينه؛
2. سرزنش فخرفروشان زياده طلب.[10]
محتوا و موضوعات
محتواى سوره تکاثر در مجموع نخست سرزنش و ملامت افرادى است كه بر اساس يك مطالب موهوم بر يكديگر تفاخر مىكردند، سپس هشدارى نسبت به مساله معاد و قيامت و آتش دوزخ، و سرانجام هشدارى در زمينه مساله سؤال و بازپرسى از نعمتها مىدهد.[11]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
در حديث ابىبنكعب است كه هر كس سوره تکاثر را قرائت كند خداوند نعمتهايى را كه بر او در دنيا انعام فرموده محاسبه نكند و به او اجر هزار آيه را عطا فرمايد.
شعيب عقرقوقى از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه: «هر كس سوره الهكم التكاثر را در نماز واجبش بخواند براى او ثواب و اجر صد شهيد نوشته شود و كسى كه در نافلهاش آن را بخواند براى او ثواب پنجاه شهيد است و كسى كه در نماز فريضهاش بخواند چهل صف از فرشتگان به او اقتدا كرده و با او نماز بخوانند».
درست از امام صادق عليهالسلام روايت نموده كه گفت: رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «كسى كه الهكم التكاثر را در موقع خوابش بخواند از فتنه و فشار قبر مصون ميماند».[12]
محل نزول
سوره تكاثر مدنى و بعضى گفتهاند مكّى است.[13]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره تکاثر در ما بين ابتداء وحى و هجرت مسلمين به حبشه است و بعد از سوره كوثر نازل شده است.[14]
فضاي نزول
سوره تکاثر در مذمت تکاثر و فخرفروشي به جهت کثرت جمعيت و فزون طلبي نازل شده است برخي از قبايل و طوايف کار را به جايي رسانده بودند که براي فخر فروشي و تکاثر علاوه بر زندگان به سراغ قبرها ميرفتند و مردگان خود را هم ميشمردند.
در مجمعالبيان است كه بعضى گفتهاند: «سوره تکاثر درباره يهود نازل شده كه گفته بودند: عده ما از جمعيت بنىفلان و بنىفلان و بنىفلان بيشتر است، و خلاصه ما از همه اين سه قبيله نيرومندتريم، همين معنا آنان را به خود مشغول كرد تا گمراه از دنيا رفتند (نقل از قتاده)».
بعضى ديگر گفتهاند: در باره شاخهاى از انصار نازل شده كه با شاخهاى ديگر تفاخر كردند(نقل از ابىبريده).
و بعضى گفتهاند درباره دو قبيله از قريش نازل شده، يعنى بنىعبدالمنافبنقصى، و بنىسهمبنعمرو كه با يكديگر تكاثر نموده، اشراف خود را مىشمردند، و عدد اشراف بنىعبدالمناف بيشتر شد، آن گاه بنىسهمبنعمرو زير بار نرفته، گفتند بايد مردههايمان را هم به شمار آوريم، شروع كردند به شمردن قبرها، اين قبر فلانى است و اين قبر فلانى، و در نتيجه عدد بنى سهم بيشتر شد، چون در دوران جاهليت عدد آنان بيشتر بود(نقل از مقاتل و كلبى). [15]
ترتيب در مصحف
سوره تکاثر صدودومين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[16]
ترتيب بر اساس نزول
سوره تکاثر شانزدهمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره كوثر نازل شده است.[17] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سبحان در سوره قارعه از صفت قيامت خبر داد و در سوره تکاثر هم ياد نمود كه تكاثر غفلت از قيامت ميآورد.[18]
ويژگي
سوره تکاثر از سور مفصلات مي باشد[19] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند.[20]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[21]
مطالب سوره تکاثر علاوه بر کثرت طلبي هم درباره افراد پولپرست و مقامپرست صادق است و هم درباره دولتهاى ابر قدرت و ظالم كه ميدان زندگى را از دست ديگران گرفتهاند.[22]
[1]قاموس قرآن،ج6، ص 91.
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 315
[3]التحرير و التنوير، ج30، ص 455.
[4]أسماءسورالقرآن و فضائلها، ص 549.
[5]همان، ص 550.
[6]همان.
[7]الكشف و البيان، ج10، ص 276
[8]همان.
[9]همان.
[10]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 322
[11]تفسير نمونه، ج27، ص 272
[12]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 250
[13]همان
[14]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 36.
[15]ترجمه تفسير الميزان، ج20، ص 604 به نقل از مجمعالبيان، ج 10، ص 533.
[16]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 321.
[17]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 135
[18]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 250.
[19]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[20]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[21]همان
[22]تفسير احسنالحديث، ج12، ص 337 با اندک تغيير و تصرف.