سوره عصر
عصر به معني دهر و روزگار مي باشد.[1]
مفهوم کلي سوره
بيدارگرى انسان زيانكار؛
عوامل نجات و سعادت.[2]
اسامي سوره
عصر، والعصر
علت نامگذاري
«سوره عصر»؛ به خاطر قسمي که خداوند به اين واژه ياد کرده است به اين نام مشهور گشته است، و اکثر مصاحف و کتب تفسيري نيز از اين سوره به نام سوره عصر ياد کرده اند. هر چند که در برخي تفاسير و نيز از قول ابنعباس سوره والعصر به اثبات واو نيز آمده است.[3]
تعداد آيات
سوره عصر سه آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره عصر چهارده کلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره عصر شصتوهشت حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
محورها و اهداف اساسى سوره عصر عبارتاند از:
الف) بيدارگرى انسان با يادآورى سرگذشت رو به افول و فروكاهشى او؛
ب) بيان عوامل نجات و سعادت انسان.[7]
محتوا و موضوعات
جامعيت سوره عصر به حدى است كه به گفته بعضى از مفسران تمام علوم و مقاصد قرآن در اين سوره خلاصه شده است، و به عبارت ديگر؛ اين سوره در عين كوتاه بودن برنامه جامع و كاملى براى سعادت انسان تنظيم و ارائه نموده است.
نخست از سوگند به عصر شروع مىشود، سپس سخن از زيانكاربودن همه انسانها كه در طبيعت زندگى تدريجى نهفته است به ميان مىآورد، بعد فقط يك گروه را از اين اصل كلى جدا مىكند و آنها كه داراى برنامه چهار مادهاى زير هستند:
ايمان، عمل صالح، سفارش يكديگر به حق، و سفارش يكديگر به صبر. و اين چهار اصل، در واقع برنامههاى اعتقادى و عملى و فردى و اجتماعى اسلام را در برمىگيرد.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
در حديث ابىبنكعب است كه هر كس سوره عصر را قرائت كند خداوند براى او به صبر ختم فرمايد و در روز قيامت با اصحاب حق خواهد بود.
حسينبنابىالعلاء از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه فرمود: «كسى كه در نوافلش و العصر را قرائت كند خداوند او را در روز قيامت برانگيزد در حالى كه چهره و صورتش درخشنده و لبانش پرخنده و چشمانش روشن تا اينکه داخل بهشت گردد».[9]
محل نزول
سوره عصر در مكه بر پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است.[10]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره عصر در ما بين ابتداء وحى و هجرت مسلمين به حبشه است و بعد از سوره انشراح نازل شده است.[11]
فضاي نزول
با توجه به مکي بودن سوره عصر و اينکه اين سوره در اوائل بعثت پيامبر صلىاللهعليهوآله نازل شده است مي توان گفت که اين سوره يک نوع اتمام حجت است براي مشرکان و حتي افراد مؤمن، در ابتداي امر رسالت که خداوند به دهر و روزگاري که مشرکان آنرا صاحب اثر مي دانستند قسم ميخورد که هم? انسانها زيانکار هستند مگر افراد صاحب ايمان و عمل . با نزول اين سوره امر بر مشرکان روشن شد که هيچ راه نجاتي ندارند جز اينکه به پيامبر ايمان بياورند مؤمنان هم متوجه اين مطلب شدند که صرف ايمان عامل نجات آنها نيست بلکه عمل صالح و تمسک به حق و صبر رستگاري آنها را در دنيا و آخرت به همراه خواهد داشت.
ترتيب در مصحف
سوره عصر صدوسومين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[12]
ترتيب بر اساس نزول
سوره عصر سيزدهمين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره انشراح نازل شده است.[13] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سبحان سوره تکاثر را به وعيد از الهاء و سرگرمى به تكاثر پايان برد و سوره عصر را به مانند آن شروع نمود، و اينكه انسان در خسران است مگر مؤمن صالح.[14]
ويژگي
سوره عصر با قسم به عصر آغاز شده است و همانند سوره نصر و کوثر داراي سه آيه مي باشد.
سوره عصر از سور مفصلات مي باشد[15] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند.[16]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[17]
سوره عصر تمامى معارف قرآنى و مقاصد مختلف آن را در كوتاهترين بيان خلاصه كرده است.[18]
[1]قاموس قرآن، ج 5، ص 6.
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 329
[3]أسماءسورالقرآن و فضائلها، ص 552.
[4]الكشف و البيان، ج10، ص 283
[5]همان.
[6]همان.
[7]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 330.
[8]تفسير نمونه، ج27، ص 290
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 260
[10]همان
[11]حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، مقدمهاول، ص: 36
[12]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 329
[13]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص: 135
[14]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 260
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[16]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[17]همان
[18]ترجمه تفسير الميزان، ج20، ص 608