{اللَّه(جل جلاله وعظم شأنه)}
اللّه: خدا، واجب الوجود و ذات جامع همه اوصاف كمال .
اللّه اسم عَلَم (خاص) براى ذات واجب الوجودِ جامع همه اوصاف كمال است.[1] شايد بتوان برابر اين واژه را در فارسى كلمه «خدا» دانست. معادل اين واژه در برخى زبانهاى ديگر چنين است: هندى: «خِدا»، عبرى: «الوهيم» (به صيغه جمع...
{اصحاب فيل}
اصحاب فيل به سپاهى گفته مى شود كه به فرماندهى ابرَهه، قصد ويران كردن كعبه را داشتند؛ ابرهه، فرزند صَبّاح، اهل حبشه و از فرمانروايان يمن بود و بر اثر زخمى كه در يكى از جنگها در صورت وى پديد آمد به «اشرَم» ملقّب شد.
كنيه وى را ابويَكْسوم دانسته اند.[1] او با حيله اى، فرمانرواى پيشين...
{عَصْف}
عصف، به معنى برگهايى است كه بر ساقه زراعت است و سپس خشكيده و كوبيده شده است، و به تعبيرى ديگر به معنى «كاه» است، و بعضى آن را به معنى پوسته گندم هنگامى كه در خوشه است تفسير كرده اند. «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ»[1] ، «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُول»[2]
منبع: تفسير نمونه، ج...
{عَصْف}
عصف، به معنى برگهايى است كه بر ساقه زراعت است و سپس خشكيده و كوبيده شده است، و به تعبيرى ديگر به معنى «كاه» است، و بعضى آن را به معنى پوسته گندم هنگامى كه در خوشه است تفسير كرده اند. «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ»[1] ، «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُول»[2]
منبع: تفسير نمونه، ج...