هَوَى: ميل نفس. در قاموس تصريح كرده كه در ميل مذموم و ممدوح هر دو بكار رود. امّا در قرآن مجيد بيشتر در خواهشهاى مذموم بكار رفته و گاهى در غير آن جمع آن اهواء است بنظر ميايد: خواهش نفسانى را از آن هوى ناميده‌اند كه انسان را بعذاب آخرت و مهلكۀ دنيا ساقط ميكند چنانكه راغب آنرا از بعضى نقل كرده است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه171
هَوَى النفس: ما تحبه و تميل إليه، يقال: هَوِيَ بالكسر يَهْوَى هَوًى أي أحب، اَلْهَوَى مصدر هَوَاهُ: إذا أحبه و اشتهاه، ثم سمي اَلْمَهْوَي المشتهَى محمودا أو مذموما ثم غلب على غير المحمود، و قيل: " فلان اتبع هَوَاهُ " إذا أريد به ذمه، سمي بذلك لأنه يَهْوِي بصاحبه في الدنيا إلى كل داهية و في الآخرة إلى اَلْهَاوِيَة. و جمعه أهواء.مجمع البحرين ، جلد1 ، صفحه482
اَلْهَوَى: ميل النفس إلى الشهوة. و يقال ذلك للنّفس المائلة إلى الشّهوة، و قيل: سمّي بذلك لأنّه يَهْوِي بصاحبه في الدّنيا إلى كلّ داهية، و في الآخرة إلى اَلْهَاوِيَةِ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه849
هَوَى تمايل نفس انسان به شهوت و به كسانى كه به شهوت منحرف مى‌شوند گفته مى‌شود، زيرا صاحبش را در دنيا به رنج و مصيبت و در آخرت به جهنم مى‌رساند و از راه صحيح او را متمايل به عذاب مى‌سازد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه536
إنما قاله بلفظ الجمع تنبيها على أنّ لكلّ واحد هوى غير هوى الآخر، ثم هوى كلّ واحد لا يتناهى، فإذا اتّباع أهوائهم نهاية الضّلال و الحيرة.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه849
با لفظ جمع آمده است(أَهْوَاء) هشداريست بر اينكه مخالفين پيامبر و اسلام هركدام هوى و هوسى جداگانه دارند كه پيوسته و پايان‌ناپذير است پس پيروى آنها پايانش گمراهى و سرگردانى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه537