سوره رعد
رعد به معني صداى ابر است كه در اثر تخليه الكتريكى به وجود ميآيد و توأم با برق است.[1]
مفهوم کلي سوره
توحيد و اثبات عظمت خالق؛
قيامت و اثبات حقانيت قرآن.[2]
اسامي سوره
رعد
علت نامگذاري
«سوره رعد»؛ تنها نام اين سوره رعد (صداى غرش ابرهاى آسمان) است و به مناسبت آي? سيزده كه از رعد و برق و صاعقه سخن گفته، بدين نام خوانده شده است.[3]
تعداد آيات
سوره رعد چهلوسه آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره رعد هشتصدوپنجاهوپنج كلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره رعد سههزاروپانصدوشش حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزهها
اهداف کلي سوره رعد عبارتند از:
بيان مطالبى دربار? توحيد و اثبات عظمت خالق؛
بيان مطالبى دربار? قيامت؛
اثبات حقانيت قرآن و مطالبى دربار? آن.[7]
محتوا و موضوعات
سورههاى مكى چون در آغاز دعوت پيامبر صلياللهعليهوآله و به هنگام درگيرى شديد با مشركان نازل شده است غالبا پيرامون مسائل عقيدتى مخصوصا دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و اثبات معاد سخن مىگويد، در حالى كه سورههاى مدنى كه پس از گسترش اسلام و تشكيل حكومت اسلامى نازل گرديد، پيرامون احكام و مسائل مربوط به نظامات اجتماعى، طبق نيازمنديهاى جامعه بحث مىكنند.
سوره رعد كه از سورههاى مكى است نيز همين برنامه را تعقيب كرده است و پس از اشاره به حقانيت و عظمت قرآن، به بيان آيات توحيد و اسرار آفرينش كه نشانههاى ذات پاك خدا هستند مىپردازد.
گاهى از برافراشتن آسمانهاى بىستون، سخن مىگويد و زمانى از تسخير خورشيد و ماه به فرمان خدا. گاه از گسترش زمين و آفرينش كوهها و نهرها و درختان و ميوهها، و زمانى از پردههاى آرام بخش شب كه روز را مىپوشاند. گاه دست مردم را مىگيرد و به ميان باغهاى انگور و نخلستان و لابلاى زراعتها مىبرد، و شگفتيهاى آنها را برمىشمرد. سپس به بحث معاد و زندگى نوين انسان و دادگاه عدل پروردگار مىپردازد. و اين مجموعه معرفى مبدء و معاد را، با بيان مسئوليتهاى مردم و وظائفشان و اينكه هر گونه تغيير و دگرگونى در سرنوشت آنها، بايد از ناحيه خود آنان شروع شود تكميل مىكند.
دگر بار به مساله توحيد باز مىگردد، و از تسبيح رعد و وحشت آدميان از برق و صاعقه، بحث مىكند، و زمانى از سجده آسمانيان و زمينىها در برابر عظمت پروردگار. سپس براى اينكه چشم و گوشها را بگشايد و انديشهها را بيدار كند، و بىخاصيت بودن بتهاى ساخته و پرداخته دست بشر را روشن سازد، آنها را دعوت به انديشه و تفكر مىكند و براى شناخت حق و باطل، مثال مىزند، مثالهايى زنده و محسوس، و براى همه قابل درك.
و از آنجا كه ثمره نهايى ايمان به توحيد و معاد، همان برنامههاى سازنده عملى است به دنبال اين بحثها، مردم را به وفاى به عهد وصله رحم و صبر و استقامت و انفاق در پنهان و آشكار و ترك انتقامجويى دعوت مىكند.
دگر بار به آنها نشان مىدهد كه زندگى دنيا ناپايدار است، و آرامش و اطمينان جز در سايه ايمان به خدا حاصل نمىشود. و سرانجام دست مردم را مىگيرد و به اعماق تاريخ مىكشاند و سرگذشت دردناك اقوام ياغى و سركش گذشته و آنهايى كه حق را پوشاندند يا مردم را از حق بازداشتند بطور مشخص نشان مىدهد، و با تهديد كردن كفار با تعبيراتى تكان دهنده سوره را پايان مىبخشد.
بنا بر اين سوره رعد، از عقايد و ايمان، شروع مىشود و به اعمال و برنامههاى انسانسازى پايان مىيابد.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب، از پيامبر گرامى روايت كرده است كه: «هر كس سوره رعد را بخواند، ده حسنه به او داده ميشود كه با تمام ابرهايى كه از آغاز خلقت تا روز قيامت، پديد آمده و مىآيد، برابرى خواهد كرد و در روز قيامت از آنهايى است كه به عهد خداوند وفا كردهاند».
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس سوره رعد را زياد بخواند، هرگز دچار صاعقه نخواهد شد و اگر داراى ايمان باشد، بدون حساب وارد بهشت ميشود و مىتواند افراد خانواده و دوستان خود را شفاعت كند.[9]
محل نزول
ابن عباس و عطا معتقدند كه تمام سوره رعد، در مكه نازل شده است. كلبى و مقاتل سوره را بجز آخرين آيه آن مكى مىدانند، آيه اخير، در مدينه، در باره عبد اللَّه بن سلام نازل شده است.
سعيد بن جبير گويد: چگونه ممكن است آخرين آيه، در باره عبد اللَّه بن سلام باشد، حال آنكه تمام سوره، در مكه نازل شده است؟
حسن و عكرمه و قتاده گويند: اين سوره- بجز دو آيه آن- در مدينه نازل شده است. دو آيه ديگر در مكه نازل شده و آيه 31 و 32 سوره است.[10]
زمان نزول
کساني که معتقدند که سوره رعد در مدينه نازل شده است نزول آنرا در سال ششم هجري و بعد از سوره محمد ميدانند.[11]
فضاي نزول
فضاي نزول سوره رعد همانند فضاي نزول سوره هاي مکي است زيرا که در اين سوره بحثهاي اعتقادي مربوط به توحيد و معاد مطرح شده است. اين سوره در جواب کافراني نازل شده است که قرآن را به عنوان آيه و معجزه قبول نداشتند و از پيامبر صلياللهعليهوآله آيه و معجزه طلب ميکردند و خلاصه بيان خداوند متعال در اين سوره اين است كه رسول خدا صلياللهعليهوآله را مخاطب قرار مىدهد به اينكه اين قرآن كه بر تو نازل شده حق است، حقى كه مخلوط به باطل نيست، زيرا آنچه كه اين قرآن بدان دعوت مىكند توحيدى است كه آيات تكوينى از قبيل به پاداشتن آسمانها، گستردن زمين، تسخير آفتاب و ماه، و ساير عجايبى كه خدا در تدبير آسمانها و زمين و غرايبى كه در تقدير آنها بكار برده، همه بر آن دلالت دارند.[12]
ترتيب در مصحف
سوره رعد سيزدهمين سوره در ترتيب كنونى قرآن به شمار مي آيد.[13]
ترتيب بر اساس نزول
سوره رعد نودوششمين سوره نازله بر پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله ميباشد و بعد از سوره محمد نازل شده است.[14] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
خداوند سوره يوسف را به ذكر داستان انبياء خاتمه داد، اكنون سوره رعد را اينطور آغاز مىكند كه همه اينها آيات كتاب آسمانى بوده و نازلكننده آن خداوند يكتاست.[15]
ويژگي
سوره رعد از سور مثاني مي باشد مثاني سوره هايي هستند که بعد از سور مئين قرار گرفته اند و زير صد آيه دارند مانند اينکه سور مئين مبادي باشند و توالي آن مثاني آن فرض شده اند.[16]
سوره هاي مثاني عبارتند از: احزاب و حجّ و قصص و نمل و نور و انفال و مريم و عنکبوت و روم و يس و فرقان و حجر و رعد و سبأ و فاطر و إبراهيم و ص و محمد و لقمان و زمر.[17]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[18]
آي? پانزده اين سوره داراي سجد? تلاوت مي باشد.
[1]قاموس قرآن، ج3، ص 105
[2]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 189
[3]همان، ص 191
[4]التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم (الطبرانى)، ج4، ص 5
[5]همان
[6]همان
[7]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 192
[8]تفسير نمونه، ج10، ص 106-105
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج13، ص 3
[10]همان
[11]آشنايي با سورهها، ص 45
[12]برگرفته شده از ترجمه تفسير الميزان،ج11، ص 387
[13]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 191
[14]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 136
[15]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج13، ص 4
[16]زاد المسير فى علم التفسير، ج4، ص 141
[17]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 313
[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34