سوره يوسف
يوسف عليهالسلام فرزند يعقوب و نواده اسحاق و فرزند سوم ابراهيم عليهمالسلام ميباشد، نام مباركش بيستوهفت بار در كلام اللّه ذكر شده است.[1]
مفهوم کلي سوره
ولايت خدا بر بنده خويش، لبريز ساختن وى از محبت خود و تربيت و سرپرستى او؛
داستان حضرت يوسف عليهالسلام و آموزههاى تربيتى آن.[2]
اسامي سوره
يوسف، احسن القصص.[3]
علت نامگذاري
«سوره يوسف»؛ سبب نامگذارى آن به يوسف، آيه چهار به بعد است كه اغلب دربار? زندگى حضرت يوسف عليهالسلام سخن مىگويد. اين نام بيش از بيست بار در اين سوره به كار رفته است.[4]
«سوره أحسن القصص»؛ جهت نامگذارى آن به «أحسن القصص: بهترين داستانها» آن است كه مشتمل بر: ياد حاسد و محسود، مالك و مملوك، شاهد و مشهود، عاشق و معشوق، حبس و رهاسازى، زندان و رهايى، و حاصلخيزى و خشكسالى، و امور بسيار ديگرى كه بيان آنها از توان افراد بشر خارج است، مىباشد.[5]
تعداد آيات
سوره يوسف صدويازده آيه دارد.[6]
تعداد کلمات
سوره يوسف هزاروهفتصدوهفتادوشش كلمه دارد.[7] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره يوسف هفتهزاروهفتاد و شش حرف دارد.[8] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزهها
محتوا و موضوعات
محتواى سوره يوسف بر خلاف سورههاى ديگر قرآن همگى به هم پيوسته و بيان فرازهاى مختلف يك داستان است، كه در بيش از ده بخش با بيان فوق العاده گويا، جذاب، فشرده، عميق و مهيج آمده است.
گر چه داستانپردازان بىهدف، و يا آنها كه هدفهاى پست و آلودهاى دارند سعى كردهاند از اين سرگذشت آموزنده يك داستان عشقى محرك براى هوسبازان بسازند و چهره واقعى يوسف عليهالسلام و سرگذشت او را مسخ كنند، و حتى در شكل يك فيلم عشقى به روى پرده سينما بياورند ولى قرآن كه همه چيزش الگو و اسوه است، در لابلاى اين داستان عاليترين درسهاى عفت و خويشتن دارى و تقوى و ايمان و تسلط بر نفس را منعكس ساخته آن چنان كه هر انسانى هر چند، بارها آن را خوانده باشد باز به هنگام خواندنش بىاختيار تحت تاثير جذبههاى نيرومندش قرار مىگيرد.
و به همين جهت قرآن نام «احسن القصص: بهترين داستانها» را بر آن گذارده است، و در آن براى اولواالالباب (صاحبان مغز و انديشه) عبرتها بيان كرده است.[11]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبراسلام صلىاللهعليهوآله روايت كرده كه فرمود: «به بردگانتان سوره يوسف را تعليم كنيد كه هر مسلمانى اين سوره را بخواند و به خاندان و بردگان خود آن را ياد بدهد خداوند سختيهاى مرگ را بر وى آسان گرداند، و نيرويى به وى دهد كه نسبت به هيچ مسلمانى حسد نبرد».
ابوبصير از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «كسى كه در هر شب يا در هر روز سوره يوسف را بخواند روز قيامت خداوند او را به زيبايى و جمال يوسف عليهالسلام محشور فرمايد، و از هراس آن روز در امان باشد و در ميان بندگان شايسته خدا ممتاز باشد و نيز فرمود: اين سوره در تورات نوشته شده است».[12]
اسماعيلبنأبىزياد از امام صادق عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلىاللهعليهوآله روايت كرده كه فرمود: «زنان خود را در غرفهها (و طبقات فوقانى ساختمان) جاى ندهيد، و نوشتن و سوره يوسف را بدانها تعليم نكنيد[13] ، بلكه ريسندگى و سوره نور را تعليمشان كنيد».[14]
محل نزول
سوره يوسف در مكه نازل شده، ولى معدل از ابن عباس نقل كرده كه گفته است: چهار آيه آن در مدينه نازل شده و ما بقى در مكه، و آن چهار آيه عبارت است از سه آيه اول سوره، و چهارم آيه «لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ»[15]
زمان نزول
سوره يوسف در سال يازدهم بعثت در مکه نازل شده است.[16]
فضاي نزول
مروى است كه يهود از رسول اكرم صلىاللهعليهوآله كه در مكّه بود پرسش كردند يا كسي را نزد آن حضرت فرستادند كه از او درباره پيامبرى پرسش كند كه در شام بود و پسرش به مصر رفت و او آنقدر گريه كرد كه كور شد، خداوند در جواب آنها سوره يوسف را به همان قسم كه در تورات است بلكه دقيقتر و محكمتر يكجا نازل فرمود.[17]
ترتيب در مصحف
سوره يوسف در ترتيب كنونى قرآن دوازدهمين سوره به شمارمي آيد.[18]
ترتيب بر اساس نزول
سوره يوسف پنجاهودومين سوره نازله مىباشد و بعد از سوره هود نازل شده است.[19] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
چون خداى سبحان سوره هود را به ذكر داستانهاى پيامبران مرسل پايان داد، سوره يوسف را به بهترين نوع داستانگويي از همان داستانهاى پيامبران آغاز كرد.[20]
ويژگي
سوره يوسف با حروف مقطعه شروع شده است و از سور رائيات است(سوره هاي يونس و هود و يوسف و إبراهيم و حجر را رائيات يا راآت مي نامند.)
ابن مردويه از انس روايت کرده است که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«خداوند از رائيات تا طواسين را به جاي انجيل به من عطا کرده است.» [21] (رائيات سوره هايي هستند که با «الر» و طواسين سوره هايي هستند که با «طس» و «طسم» شروع شده اند)
سوره يوسف جزو سور مئين (صد آيه اي ها) است ابن قتيبه مي گويد سور مئين سوره هايي هستند که بعد از سور طوال آمده اند علت نامگذاري اين سوره ها به مئين نزديک بودن تعداد آيه هاي اين سوره ها به عدد صد مي باشد.[22] گفته شده اين سوره ها عبارتند از «بني إسرائيل، كهف، مريم، طه، أنبياء ، حج و مؤمنون».[23] برخي ديگر نيز سور مئين را سوره هاي «توبه، نحل، هود، يوسف، کهف، بني اسرائيل، انبياء، طه، مؤمنون، شعراء و صافات» ذکر کرده اند.[24]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[25]
سوره يوسف داستانىترين سوره قرآن مىباشد كه در هشتادوهشت درصد آن آموزههاى زندگانى حضرت يوسف عليهالسلام بيان شده است. داستان اين سوره از طولانىترين و شيرينترين داستانهاى قرآنى به شمار مىآيد.
در برخى احاديث آمده است: اين سوره را به زنان آموزش ندهيد و سوره نور را كه مشتمل بر آيات حجاب است، به آنان آموزش دهيد، ولى اسناد اين روايات چندان قابل اعتماد نيست و در برخى احاديث نيز عكس اين مطلب ديده مىشود؛ يعنى تشويق شده كه اين سوره را به خانوادهها آموزش دهيد. آرى، ماجراى زندگى آلوده همسر عزيز مصر و پاكدامنى و عفت يوسف، آموزههايى گرانبها براى هر مرد و زن است.[26]
[1]قاموس قرآن، ج1، ص 82
[2]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 19
[3]همان، ص 21
[4]همان
[5]ترجمه الإتقان فى علومالقرآن، ج2، ص 515
[6]الكشف و البيان، ج5، ص 196
[7]همان
[8]همان
[9]تفسير الميزان، ج 11، ابتداى تفسير سوره يوسف عليهالسلام
[10]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 22
[11]تفسير نمونه، ج9، ص 293
[12]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج12، ص 155
[13]در تفسير نمونه آمده است که: اسناد اين روايات روي هم رفته چندان قابل اعتماد نيست و به علاوه در بعضى از روايات عكس اين مطلب ديده مىشود و در آن تشويق به تعليم اين سوره به خانوادهها شده است از اين گذشته دقت در آيات اين سوره نشان مىدهد كه نه تنها هيچ نقطه منفى براى زنان در آن وجود ندارد بلكه ماجراى زندگى آلوده همسر عزيز مصر درس عبرتى است براى همه آنهايى كه گرفتار وسوسههاى شيطانى مىشوند.
[14]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج12، ص 155
[15]همان
[16]آشنايي با سورهها،ص 44
[17]تفسير خسروى، ج4، ص 358
[18]تفسير قرآن مهر، ج10، ص 21
[19]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 136
[20]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج12، ص 155
[21]فتح القدير، ج2، ص 479
[22]زاد المسير فى علم التفسير، ج4، ص 141
[23]دراسة حول القرآن الکريم، ص ??
[24]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[25]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[26]تفسير نمونه، ج 9، ص 297