سوره اخلاص
اخلاص به معني خالص گردانيدن و بي ريا و پاک شدن مي باشد.
مفهوم کلي سوره
توحيد ذات و صفات؛
خدا مطلوب و مقصود نهايى.[1]
اسامي سوره
اخلاص، قل هو الله احد، اساس، توحيد، نسبة الرب، صمد، نور، مانعه، نجات، ولايت، تفريد، تجريد، محضر؛ مقشقشه، معرفت، منفّره، برائت، امان، مذکره، معوذه، جمال.[2]
علت نامگذاري
«سوره اخلاص» به خاطر اينکه اين اسم مختصر توانسته است معاني اين سوره را در خود جمع کند به اين نام مشهور شده است. زيرا که اين سوره کيفيت عبادت خالصانه خدا را به مردم ياد مي دهد.
«سوره قل هو الله احد» به خاطر شروع سوره با اين عبارت به اين نام مشهور شده است و در لسان روايات هم از اين نام استفاده شده است.
«سوره اساس» به خاطر اشتمال اين سوره به توحيد الهي که اساس اسلام است.
«سوره توحيد»؛ به جهت اينکه اثبات وحدانيت خدا در اين سوره آمده است.
«سوره نسبة الرب»؛ زيرا که اين سوره در جواب مشرکين که از حسب و نسب خدا سؤال کرده بودند نازل شده است.
«سوره صمد»؛ به خاطر وجود اين لفظ که از اسماء و صفات الهي ميباشد در آيه دوم اين سوره به اين نام مشهور شده است اين صفت الهي غير از اين سوره در هيچ جاي ديگر قرآن نيامده است.
«سوره نور»؛ به خاطر اينکه روايت شده است که اين سوره نور قرآن است.
«سوره مانعه»؛ به خاطر اينکه روايت شده است که اين سوره مانع از عذاب قبر و آتش است.
«سوره نجات»؛ به خاطر اينکه اين سوره از کفر در دنيا و از آتش در آخرت نجاتدهنده است.
«سوره ولايت»؛ به خاطر اينکه هر کسي خدا را به وحدانيت شناخت او از اولياي مؤمن خداست و غير خدا را ولي خود قرار نمي دهد.
«سوره تفريد» و «سوره تجريد»؛ زيرا که در اين سوره فقط به صفات سلبي خداوند که صفات جلال هستند اشاره شده است.
«سوره محضر»؛ به خاطر اينکه ملائکه در هنگام قرائت آن حضور پيدا ميکنند.
«سوره مقشقشه»؛ براى آنكه تالى و خواننده خود را از شرك و نفاق دور مينمايد.
«سوره معرفت»؛ به خاطر اينکه اين سوره داراي معارفي از صفات الهي هست که معرفت خدا جز به آنها حاصل نميشود.
«سوره منفّره»؛ به خاطر اينکه شيطان در زمان قرائت آن متنفر ميشود.
«سوره برائت»؛ به خاطر اينکه فرد را از شرک دور ميکند.
«سوره امان»؛ زيرا کسي که به محتواي آن اعتقاد دارد از عذاب در امان است.
«سوره مذکره»؛ زيرا که اين سوره تذکردهنده توحيد خالصي است که در فطرت هر انساني به وديعه گذاشته شده است.
«سوره معوّذه»؛ بخاطر سخن پيامبر(ص) به عثمان به مظعون، در حاليکه او بيمار بود او را به سوره اخلاص و دو سوره بعد آن تعويذ کرد و به او گفت به آن تعوذ کن.
«سوره جمال»؛ به خاطر اينکه اصول صفات الهي در اين سوره جمع شده است که اجمل و اکمل صفات هستند.[3]
تعداد آيات
سوره اخلاص چهار آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره اخلاص پانزده کلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره اخلاص چهلوهفت حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
هدف اصلى سوره اخلاص روشن ساختن ابعاد توحيد است.[7]
محتوا و موضوعات
سوره اخلاص چنانكه از نامش پيدا است (سوره اخلاص و سوره توحيد) از توحيد پروردگار، و يگانگى او سخن مىگويد، و در چهار آيه كوتاه چنان توصيفى از يگانگى خداوند كرده كه نياز به اضافه ندارد.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
در حديث ابىبنكعب است كه هر كس آن را قرائت كند مثل آن است كه يك سوم قرآن را خوانده و به او به عدد هر كس كه به خدا و ملائكه و كتب سماوى و پيامبران خدا و روز قيامت ايمان آورده، ده حسنه اجر و ثواب داده ميشود.
از ابىدرداء از پيغمبر صلياللهعليهوآله روايت شده كه فرمود: «آيا عاجز است كسى از شما كه يك سوم قرآن را در شب بخواند، گفتم يا رسول اللَّه كيست كه بتواند اين كار را بكند، فرمود: بخوانيد قل هو اللَّه را».
از انس از پيغمبر صلياللهعليهوآله روايت شده كه فرمود: «هر كس يك بار قل هو اللَّه احد بخواند به او بركت داده شود و اگر دوبار بخواند به او و خاندان او بركت داده شود، و اگر سه بار بخواند به او و خاندانش و تمام همسايگان او بركت داده شود، پس اگر دوازده مرتبه بخواند، براى او دوازده قصر در بهشت بنا شود، پس نگهبانان بهشت گويند برويم تا قصر برادرمان را تماشا كنيم، پس اگر صد مرتبه آن را بخواند گناه بيستوپنج سال او بخشيده شود البته غير از گناه خون و مال (حق الناس) پس اگر چهار صد مرتبه بخواند گناه چهار صد سال او آمرزيده شود، و اگر هزار مرتبه بخواند نميرد مگر آنكه جاى خود را در بهشت ببيند يا ديگرى مكان او را ديده و براى او بگويد».
از سهلبنسعدساعدى روايت شده كه گفت مردى شرفياب حضور پيامبر صلياللهعليهوآله شده و به آن حضرت از فقر و تنگى معاش شكايت نمود، پس پيغمبر صلياللهعليهوآله فرمود هر گاه داخل منزلت شدى اگر كسى در خانه بود سلام كن، و اگر كسى هم در خانهات نبود سلام كن و يك مرتبه قل هو اللَّه احد را بخوان پس آن مرد به اين دستور عمل كرد و خداوند روزى فراوان به او مرحمت كرد تا به همسايگانش احسان نمود.
سكونى از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه رسول خدا صلياللهعليهوآله بر جنازه سعدبنمعاذ نماز خواند و چون از نمازش فارغ شد فرمود: «هفتاد هزار فرشته كه در ميان آنها جبرئيل بود آمدند و بر سعد نماز خواندند، به جبرئيل گفتم سعد به واسطه چه عملى مستحق نماز شما شد گفت به خاطر اينکه قل هو اللَّه احد را ميخواند؛ در حال نشسته و ايستاده و سواره و پياده و در رفتن و برگشتن». (و خلاصه در هر حال).
منصوربنحازم از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه فرمود: «كسى كه يك روز از او بگذرد و در نمازهاى پنجگانه واجبش سوره قل هو اللَّه احد را نخواند به او گفته ميشود بنده خدا تو از نمازگذاران نيستى».
ابوبكر حضرمى از آن حضرت روايت نموده كه فرمود: «كسى كه ايمان به خدا و روز قيامت داشته باشد، پس نبايد بعد از هر نماز واجبى قل هو اللَّه احد را ترك كند، و به درستى كه كسى كه قل هو اللَّه احد را بعد از هر نماز واجب بخواند براى او خير دنيا و آخرت جمع شده و خدا او و پدر و مادرش و فرزندانش را بيامرزد».
عبد اللَّهبنحجر گويد شنيدم كه امير المؤمنين عليهالسلام مىفرمود: «كسى كه يازده مرتبه بعد از نماز صبح قل هو اللَّه احد بخواند در اين روز گناهى مرتكب نشود و بينى شيطان را به خاك بسايد».
ابراهيمبنمهزم از كسى كه از موسىبنجعفر عليهالسلام شنيده بود روايت نموده كه ميفرمود: «كسى كه قل هو اللَّه احد را ميان خود و هر جبّار و ستمكارى مقدم بدارد خدا شرّ وى را از او منع ميکند، و آن را از جلوى او و از پشت سرش و از راست و چپش بخواند، پس هر گاه اين كار را كرد خدا روزى كند خير او را و منع نمايد از او شر او را، و فرمود هر گاه از كارى ترسيد صد آيه از هر كجا كه خواستى از قرآن بخوان آن گاه بگو سه مرتبه(اللّهمّ اكشف عنّى البلاء)».
عيسىبنعبداللَّه از پدرش از جدش از على عليهالسلام روايت كرده كه گفت: «رسول خدا صلياللهعليهوآله فرمود كسى كه صد مرتبه قل هو اللَّه احد در موقع خواب بخواند خدا گناه پنجاه سال او را ميآمرزد».[9]
محل نزول
سوره اخلاص مكّى و بعضى گفتهاند مدنى است.[10]
زمان نزول
تاريخ نزول سوره اخلاص در ما بين ابتداء وحى و هجرت مسلمين به حبشه است و بعد از سوره ناس نازل شده است.[11]
فضاي نزول
از امام صادق عليهالسلام چنين نقل شده: يهود از رسول اللَّه صلياللهعليهوآله تقاضا كردند خداوند را براى آنها توصيف كند، پيغمبر صلياللهعليهوآله سه روز سكوت كرد و پاسخى نگفت، تا اين سوره نازل شد و پاسخ آنها را بيان كرد.
در بعضى از روايات آمده كه اين سؤالكننده عبداللَّهبنصوريا يكى از سران معروف يهود بود، و در روايت ديگرى آمده كه عبداللَّهبنسلام چنين سؤالى را از پيغمبر اكرم صلياللهعليهوآله در مكه كرد، سپس ايمان آورد، و ايمان خود را هم چنان مكتوم مىداشت. و در روايات ديگرى آمده است كه مشركان مكه چنين سؤالى را كردهاند[12] . و در بعضى از روايات نيز آمده كه سؤالكنندگان گروهى از مسيحيان نجران بودند.
در ميان اين روايات تضادى وجود ندارد زيرا ممكن است اين سؤال از ناحيه همه آنها مطرح شده باشد و اين خود دليلى است بر عظمت فوقالعاده اين سوره كه پاسخگوى سؤالات افراد و اقوام مختلف است.[13]
ترتيب در مصحف
سوره اخلاص صدودوازدهمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.[14]
ترتيب بر اساس نزول
سوره اخلاص بيستودومين سوره در ترتيب نزول مي باشد و بعد از سوره ناس نازل شده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
چون خداوند سبحان در سوره مسد دشمنان اهل توحيد را مذمت كرد، در سوره اخلاص توحيد را بيان کرد.[16]
ويژگي
سوره اخلاص را شناسنام? خدا دانستهاند؛ يعنى در اين سوره خدا را با نام معرفى مىكند و نسب او را مشخص مىسازد كه پدر و مادر و فرزندى ندارد و در جملاتى كوتاه، خدا را نسبتاً به صورت كامل معرفى مىكند.[17]
سوره اخلاص از سور مفصلات مي باشد[18] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند.[19]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[20]
[1]همان، ص 391
[2]التحرير و التنوير، ج30، ص 533
[3]التحرير و التنوير، ج30، ص 534-533
[4]الكشف و البيان، ج10، ص 330
[5]همان
[6]همان
[7]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 392
[8]تفسير نمونه، ج27، ص 428
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 356
[10]همان
[11]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 38
[12]الميزان جلد 20 صفحه 546
[13]تفسير نمونه، ج27، ص 428
[14]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 391
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 135
[16]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 358
[17]تفسير قرآن مهر، ج22، ص 393
[18]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[19]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[20]همان