سوره عاديات
عاديات از مصدر عدو به معني (اسبان) دونده است.[1]
مفهوم کلي سوره
يادآورى معاد و آشكار شدن اسرار در آن روز؛
جايگاه بلند رزمندگان اسلام؛
مال دوستى و ناسپاسى انسانهاى تربيت نايافته.[2]
اسامي سوره
عاديات
علت نامگذاري
«سوره عاديات»؛ خداوند متعال اين سوره را با قسم به عاديات شروع کرده است و اين کلمه در غير اين سوره وجود ندارد. عاديات اسمي است که در اکثر مصاحف و کتب تفسيري براي اين سوره آمده است هر چند که در بعضي از آنها به «سوره والعاديات» هم مشهور است.[3]
تعداد آيات
سوره عاديات يازده آيه دارد.[4]
تعداد کلمات
سوره عاديات چهل کلمه دارد.[5] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد کلمات سوره هاي قرآن مختلف است)
تعداد حروف
سوره عاديات صدوشصتوسه حرف دارد.[6] (لازم به ذکر است اقوال در تعداد حروف سوره هاي قرآن مختلف است)
اهداف و آموزه ها
محورهاى اساسى سوره عاديات عبارتاند از:
الف) يادآورى نقاط ضعف انسانهاى تربيت نايافته؛
ب) بيان عظمت رزمندگان اسلام؛
ج) يادآورى احاطهى معاد.[7]
محتوا و موضوعات
محتواى سوره عاديات به اين صورت است که در آغاز سوگندهاى بيداركنندهاى را ذكر مىكند، و بعد از آن سخن از پارهاى از ضعفهاى نوع انسان همچون كفر و بخل و دنياپرستى به ميان مىآورد، و سرانجام با اشاره كوتاه و گويايى به مساله معاد، و احاطه علمى خداوند به بندگان، سوره را پايان مىدهد.[8]
فضائل، خواص و ثواب قرائت
ابىبنكعب از پيامبر صلىاللهعليهوآله روايت نموده كه فرمود: «هر كس سوره عاديات را قرائت كند به عدد كسانى كه در مزدلفه (شب عيد اضحى) بيدار ماندهاند و حاضر در عرفات شدهاند، ده حسنه به او داده ميشود».
سليمانبنخالد از امام صادق عليهالسلام روايت نموده كه فرمودند: «كسى كه و العاديات را قرائت كند و قرائت آن را ادامه دهد خدا او را با اميرالمؤمنين عليهالسلام در روز قيامت مبعوث نمايد و در حجره آن حضرت از رفقاى آن بزرگوار خواهد بود». [9]
محل نزول
از ابن عباس و قتاده نقل شده كه سوره عاديات مدنى است، و بعضى هم گفتهاند كه مكّى است.[10]
كوتاه بودن مقطع آيات، و تكيه بر سوگندها، و همچنين تكيه بر مسال? معاد قرائنى است كه مكى بودن سوره را تاييد مىكند.
ولى از سوى ديگر مضمون سوگندهاى اين سوره كه تناسب زيادى با مسائل جهاد دارد و همچنين رواياتى كه مىگويد اين سوره بعد از جنگ ذاتالسلاسل نازل شده است. گواه بر مدنى بودن اين سوره است، حتى اگر سوگندهاى آغاز اين سوره را ناظر به حركت حجاج به سوى منى و مشعر بدانيم نيز تناسب با مدينه دارد.[11]
زمان نزول
فضاي نزول
در شأن نزول سوره عاديات در مجمعالبيان از امام صادق عليهالسلام در حديث طويلى نقل شده: «رسول خدا صلىاللهعليهوآله در جنگ «ذاتالسلاسل» چند نفر از صحابه را در چند نوبت فرستاد كه همه بدون نتيجه برگشتند، آخر علىبنابىطالب عليهالسلام را فرستاد كه بر آنها غالب آمد، علت اين نام آن است كه گروهى از دشمنان مقتول و گروهى اسير شدند، اسيران را با ريسمان به هم بستند گويى در زنجير بسته شدهاند.
چون اين سوره نازل گرديد: رسول خدا صلىاللهعليهوآله در نماز صبح، آن را خواند، پس از نماز، اصحاب آن حضرت گفتند: ما اين سوره را نشنيدهايم حضرت فرمود: آرى على بر دشمنان خدا پيروز گشته، جبرئيل امشب به من مژده آورد، چند روز بعد، على عليهالسلام با غنائم و اسيران وارد مدينه شدند اهل بيت عليهم السلام بر نزول سوره در حق آن حضرت اتفاق دارند».[14]
ترتيب در مصحف
سوره عاديات صدمين سوره در چينش كنونى قرآن به شمار مي آيد.
ترتيب بر اساس نزول
سوره عاديات چهاردهمين سوره در ترتيب نزول است كه بعد از سوره والعصر در نازل گرديده است.[15] (لازم به ذکر است اقوال در ترتيب نزول سوره هاي قرآن مختلف است)
ارتباط با سوره قبلي
سوره عاديات به ما قبل خود سوره زلزال پيوسته براى آنكه در آن ذكر قيامت و پاداش شده اتّصال مانند بمانند[16]
ويژگي
سوره عاديات از سور مفصلات مي باشد[17] ابن قتيبه مي گويد: ... مفصلات سوره هاي کوچکي هستند که بعد از سور مثاني آمده اند اينکه چرا اين سوره ها را مفصل ناميده اند به خاطر کوتاه بودن آنها و اينکه بسيار به واسطه بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ از يكديگر جدا شدهاند.[18]
روايتى است كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: خداوند هفت سوره طوال را به جاى تورات و سورههاى مئين را به جاى انجيل و سورههاى مثانى را به جاى زبور به من داد، و پروردگارم مرا با دادن سورههاى مفصّل فزونى بخشيد.[19]
سوره عاديات سوره اي با شکل و شمايل سوره هاي مکي مي باشد ولي شأن نزول مشهور آن مدني بودن اين سوره را تاييد مي کند.
[1]قاموس، ج4، ص 305.
[2]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 307
[3]أسماءسورالقرآن و فضائلها ، ص 545.
[4]الكشف و البيان، ج10، ص 268
[5]همان.
[6]همان.
[7]تفسير قرآن مهر، ج22، ص: 308
[8]تفسير نمونه، ج27، ص 237-236
[9]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 231
[10]همان
[11]تفسير نمونه، ج27، ص 236
[12]حجةالتفاسير و بلاغالإكسير، مقدمهاول، ص 36.
[13]تفسير احسنالحديث، ج12، ص 322.
[14]تفسير احسنالحديث، ج12، ص 323.
[15]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص 135
[16]ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج27، ص 231.
[17]التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص313
[18]جامع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص 34
[19]همان