دست
گروه‌ها: اعضا و جوارح

دست

يد، به معنای دست و مونث مجازی است، اصل آن «يدى» بوده که یاء به خاطر تخفیف حذف شده و حرکت آن به دال عقب رفته است. جمع آن «أَيْدٍ و يَدِيّ» است که در قرآن فقط «أيدٍ» آمده. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ...»[1] ، «وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ»[2]

يد به طور استعاره در چند معنى بكار مي رود از جمله:

1- نعمت. «يديت اليه» نعمتى به او رساندم جمع آن در اين معنى ايادى است در صحيفه سجاديّه دعاى 37. آمده: «جزاء للصّغرى من أياديك» يعنى جزائى براى كوچكترين نعمتهايت.

2- حيازت و ملك مثل «أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ»[3] ، «بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ»[4]

3- يد مغلوله كنايه است از امساك و بخل چنانكه يد مبسوطه بعكس آنست «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ»[5]

4- مباشرت. « ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ»[6] . (يعنى مباشر خلقت او خودم بودم و شايد مراد قوّت و قدرت باشد).

5- نيرو. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ»[7] (يعنى صاحبان نيرو و بصيرت بودند. در طاعت و بندگى خدا نيرومند و با بصيرت بودند اينك به چند آيه توجه كنيم:

«وَ هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ»[8] از لفظ «بين يديه» و نظير آن در پيش بودن، حاضر بودن و نزديك بودن استفاده مي شود يعنى او كسى است كه بادها را پيشاپيش باران رحمتش مژده ده(مژده رسان) مي فرستد.

«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»[9] در اين آيه دست حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بدست خدا تشبيه شده و در جاى آن قرار گرفته است و روشن مي شود كه در موقع بيعت آنحضرت دستش را باز و بالا نگاه مي داشته و بيعت كنندگان دست خود را از پائين بكف دست آن بزرگوار مي رسانده اند تا «يداللّه فوق ايديهم» مصداق پيدا نمايد.

«حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ»[10] گفته اند مراد از «يد» قوه و نيرو است يعنى تا جزيه را از روى قدرت و سلطه اي كه بر آنها داريد بدهند و اگر مراد دست باشد ظاهرا معنى آن باشد كه از دستشان به دست شما برسد در جوامع الجامع فرموده: «حتى يعطوها عن يد الى يد» يعنى نقدا و بدون واسطه بدهند در الميزان آمده: «متجاوز عن يدهم الى يدكم».

حدّ يد از سر انگشتان است تا شانه و غير آن با قرينه فهميده مي شود مثل «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ»[11] كه به قرينه معلوم مي شود مراد از «بِأَيْدِيكُمْ» تا آرنج است و مثل «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما»[12] كه به وسيله روايات معلوم مي شود مراد از ايدى چهار انگشت است كه از دزد بريده مي شود. و مثل«فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ مِنْهُ»[13] كه مراد از «يد» در تيمّم از مچ تا سر انگشتان است.

منابع:

قاموس قرآن، ج 7، ص260–262

لسان العرب، ج 15، ص419

المفردات في غريب القرآن، ص889

 

[1]اگر دستت را براى كشتن من باز كنى من دستم را براى كشتن تو باز نخواهم كرد.مائده: آیه28

[2]فتح: آیه20

[3]يا عفو كند آنكه عقده نكاح در اختيار و تسلّط او است. بقره: آیه237

[4]اختيار در قدرت و سلطه تو است تو بر هر چيز توانائى. آل عمران: آیه26

[5]يهود گفتند:دستان خدا بسته است دستهايشان بسته باد، در مقابل گفته خود ملعون گشتند بلكه هر دو دست خدا باز است. مائده: آیه64

[6]چه چيز مانع شد از اينكه سجده كنى بآنكه با دست خودم آفريدم. ص: آیه75

[7]ص: آیه45

[8]اعراف: آیه57

[9]فتح: آیه10

[10]توبه: آیه29

[11]مائده: آیه6

[12]مائده: آیه38

[13]مائده: آیه6