زمعة بن اسود
زمعه بن اسود، یکی از مخالفین سرسخت پبامبر اسلام(ص) در مکه بود.
در مجمع البیان ذیل آیه «نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَ إِذْ هُمْ نَجْوى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوراً » [1] آمده: «......گفته شده: مقصود، ابو جهل، زمعة بن اسود، عمرو بن هشام و خويطب بن عبد العزى است كه جمع شدند و درباره پيامبر گرامى به مشورت پرداختند. ابو جهل گفت: او ديوانه است. زمعه گفت: او شاعر است. خويطب گفت: او كاهن است. سپس نزد وليد بن مغيره رفتند و نظرات خود را بر او عرضه داشتند. او هيچ يك از اين نظريه ها را نپسنديد و گفت: ساحر است.
وی همچنین از جمله افرادی بود که در اجتماعی در «دار الندوه»، تصمیم به حبس و یا قتل و یا اخراج پیامبر(ص) از مکه را گرفتند و آیه «وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»[2] در باره آنان نازل شد.
منابع:
الدر المنثور في تفسير المأثور، ج 3، ص179
مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص826 و ج 6، ص646
[1]هنگامى كه به (سخنان) تو گوش فرا مى دهند، ما داناتريم كه به چه [منظور] بدان گوش فرا مى دهند و (نيز ما بهتر مى دانيم) هنگامى كه آنان رازگويى مى كنند، آنگاه كه ستمگران مى گويند:» (شما) جز از مردى جادو زده، پيروى نمى كنيد. اسراء:آیه47
[2]انفال: آیه30