ایکه
كلمه «أيكه» به معناى بيشه اى است كه درختان زیاد و تودرهمی داشته باشد. بعضى [1] گفته اند اين بيشه، جنگلى بوده در نزديكي هاى مدين (ميان حجاز و شام) كه طايفه اى در آن زندگى مى كرده اند و از جمله پيامبرانى كه به سويشان مبعوث شده، شعيب (ع) بوده است.
در سوره حجر، در کنار قوم لوط از قوم سرکش دیگری با عنوان «أصحاب الأیکة» سخن به میان می آید که در اثر نافرمانی های پی درپی گرفتار عذاب الهی شدند: «... وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ* فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ»[2]
«أصْحابُ الْأَيْكَةِ» ثروت فراوانى داشتند و به همين جهت، غرور و غفلت آنها را فرا گرفته بود و مخصوصا دست به كم فروشى و فساد در زمين زده بودند. شعيب(ع) آن پيامبر بزرگ، آنها را از اين كار بر حذر داشت و دعوت به توحيد و راه حق نمود، آنها تسليم حق نشده و به نافرمانی خود ادامه دادند. سرانجام، گرماى شديدى چندين روز پى درپى آنها را فرا گرفت و در آخرين روز ابر بزرگى در آسمان نمايان شد، آنها به سايه ابر پناه بردند، اما صاعقه اى فرود آمد و آن بيدادگران را نابود كرد.
شايد تكيه كردن قرآن روى كلمه «أَصْحابُ الْأَيْكَةِ» (صاحبان سرزمينهاى پر درخت) به خاطر اين باشد كه مى خواهد بگويد با اين همه نعمتى كه به آنها بخشيده بوديم، باز به جاى شكران نعمت، كفران كردند، و ظلم و ستم، بنياد نمودند و صاعقه آنها و درختانشان را از ميان برد.
منابع:
ترجمه تفسير الميزان، ج 15، ص440 ؛ با اندکی تصرف
تفسير نمونه، ج 11، ص120 ؛ با تصرف
[1] . تفسير شريف لاهيجى، ج 3، ص 393.
[2] . و بى ترديد، اهل ايكه [قوم شعيب ] ستمكار بودند. در نتيجه از آنان انتقام گرفتيم، و [آثار] دو شهر نابود شده [قوم لوط و شعيب ] بر سر جاده اى آشكار قرار دارد. (حجر/78-79)