سَلوی

«سلوى» در اصل به معنى آرامش و تسلى است، بعضى از ارباب لغت و بسيارى از مفسران آن را يك نوع "پرنده" دانسته اند.

بعضى ديگر گفته اند مقصود از "منّ" تمام آن نعمتهايى است كه خدا بر بنى اسرائيل "منت" گذارده، و "سلوى" تمام مواهبى بوده كه مايه آرامش آنها مى شده است.

در مورد "سلوى" گر چه بعضى از مفسران آن را به معنى "عسل" گرفته اند ولى مفسران ديگر تقريبا همه آن را يك نوع پرنده مى دانند، كه از اطراف به طور فراوان در آن سرزمين مى آمده، و بنى اسرائيل از گوشت آنها استفاده مى كردند.

در تفسيرى كه بعضى از مسيحيان به عهدين نوشته اند تأييد اين نظريه را مى بينيم آنجا كه مى گويد:

«بدانكه "سلوى" از آفريقا بطور زياد حركت كرده به شمال مى روند كه در جزيره كاپرى، 16 هزار از آنها را در يك فصل صيد نمودند ... اين مرغ از راه درياى قلزم آمده، خليج عقبه و سوئز را قطع نموده، در شبه جزيره سينا داخل مى شود، و از كثرت تعب و زحمتى كه در بين راه كشيده است به آسانى با دست گرفته مى شود، و چون پرواز نمايد غالبا نزديك زمين است ... راجع به اين قسمت در سفر خروج و سفر اعداد (از تورات) سخن رفته است.» [1]

از اين نوشته نيز استفاده مى شود كه مقصود از "سلوى" همان پرنده مخصوص پرگوشتى است كه شبيه و اندازه كبوتر است، و اين پرنده در آن سرزمين معروف مى باشد.

منبع: تفسير نمونه، ج 1، صص262-264؛ با اندکی تصرف

 

[1]. قاموس كتاب مقدس (مستر هاكس) صفحه 483.