روز غدير خم
منظور، روز هجدهم ذيحجه سال دهم هجری است؛ در سال دهم هجرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله براى انجام «حجة الوداع» كه آخرين حج آن حضرت بود، عازم مكه گرديد و پس از انجام مراسم حج و دادن رهنمودها و تعليمات لازم به مردم، راه مدينه را پيش گرفت در ميان راه در محلى به نام غديرخم دستور داد تا قافله را از حركت باز داشتند و در ميان صد و بيست هزار نفر حاجى كه از گوشه و كنار شبه جزيرةالعرب جمع شده بودند، دست على عليه السلام را گرفته و بلند نمود و به طور صريح ولايت و جانشينى آن حضرت را به همه اعلام داشت.
با اين اقدام، مسئله والى در جامعه اسلامى كه ولايت امور مسلمين را داشته باشد و از كتاب و سنت نگهبانى و از معارف و قوانين دينى نگهدارى كند، حل شد و حكم آيه شريفه اجرا گرديد.
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»[1] : اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل مى شود به مردم برسان و اگر اين كار را انجام ندهى، رسالت او را به پايان نرسانده اى. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پس از مراجعه به مدينه به فاصله كمى، رحلت فرمود.
حديث غدير:
اين حديث را صد و ده نفر از صحابه روايت كرده اند و به طرق مختلف در كتب اهل سنت ثبت شده است. براى تفصيل اسانيد حديث، بايد به كتاب عبقات الانوار، «ميرحامد حسين هندى» و الغدير، ج1 مراجعه كرد.
اين حديث، ميان اهل حديث و تفسير و لغت و تاريخ شهرت كامل دارد، و شعراى اسلام تاكنون هزاران اشعار در اين باره سروده اند.
انس بن مالك و براءبن عازب و بريده و ابوهريره و ابوبكر (خليفه اول) و ام سلمه (همسر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله) و ابى بن كعب و ديگران از راويان اين حديثند.
نام جمعى از صحابه رسول اللَّه (ص) كه حديث غدير را نقل كرده اند:
1- براء بن عازب، 2- زيد بن ارقم، 3- ابو ايوب انصارى، 4- عمر بن خطاب، 5- على بن ابى طالب (ع)، 6- سلمان فارسى، 7- ابو ذر غفارى، 8- عمار بن ياسر، 9- بريده، 10- سعد بن ابى وقاص، 11- عبد اللَّه بن عباس، 12- ابو هريره، 13- جابر بن عبد اللَّه، 14- ابو سعيد خدرى، 15- انس بن مالك، 16- عمران بن حصين، 17- ابن ابى اوفى، 18- سعدانه، 19- همسر زيد بن ارقم،. علاوه بر اين، همه امامان اهل بيت (ع) بر صحت آن اجماع دارند، مخصوصا على (ع) در ميدان كوفه (رحبه) مردم را راجع به اين حديث سوگند داد كه هر كس در غدير خم حاضر بوده و آن را از رسول اللَّه (ص) شنيده برخيزد و شهادت دهد، جمع كثيرى برخاستند و بر صحت آن و اينكه در روز غدير خم به گوش خود از رسول اللَّه (ص) شنيده اند گواهى دادند.
در بسيارى از اين روايات دارد كه رسول اللَّه (ص) فرمود: ايها الناس آيا مگر معتقد نبوديد كه من اولايم به مؤمنين از خود آنها؟ گفتند چرا، فرمود: هر كس كه من مولاى اويم على مولاى اوست، كما اينكه احمد بن حنبل [2] و همچنين ديگران بطرق زيادى حديث را اينطور نقل كرده اند، و چه بسيار كتابهايى كه تنها در خصوص اين يك حديث و بدست آوردن عده طرق روايتى آن و بحث در باره متن آن چه به قلم علماى اهل سنت و چه به قلم علماى شيعه تاليف شده است كه به قدر كفايت در آنها درباره حديث شريف غدير بحث شده است.
منابع:
ترجمه تفسير الميزان[3] ، ج 6، صص85-86
تعاليم اسلام[4] ، ص118
شيعه (خسروشاهى)[5] ، ص270
[1] . مائده، آيه 67
[2] . مسند احمد ج 5 ص 366.
[3] . طباطبايى، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، دفتر انتشارات اسلامي (وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1374.
[4] . طباطبايى، محمد حسين، تعاليم اسلام، 1جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: اول، 1387.
[5] . طباطبايى، محمد حسين، شيعه: مجموعه مذاكرات با پرفسور هانرى كربن (خسروشاهى)، 1جلد، موسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) - قم، چاپ: دوم، 1387.