بنی زید بن منات
اطلاع چندانی در مورد این طایفه یافت نشد و در شأن نزول برخی آیات از یکی از افراد این قبیله که بی نام است ذکر شده.
مقاتلان گويند پيامبر صلی الله علیه و آله ميان ما خطبه روز جمعه ميخواند كه دحيه ابن خليفه ابن فروه كلبى سپس يكى از بنى خزرج و بعد يكى از بنى زيد بن مناة از شام با مال التجاره اى رسيدند و هر وقت اين كاروان مي رسيد هيچكس در مدينه باقى نمي ماند مگر مي آمد، و در اين كاروان هم همه گونه ما يحتاج و نيازمنديهاى مردم از آرد يا گندم يا غير آن مي بود، پس نزد احجار زيت كه محلّى در بازار مدينه بود فرود مي آمد آن گاه طبل ميزد تا مردم را به آمدن خود خبر كند و مردم به سوى او آيند تا متاع او را خريدارى كنند، پس روز جمعه اى قبل از مسلمان شدنش از سفر آمد و پيامبر صلی الله علیه و آله بر منبر ايستاده و خطبه جمعه مي خواند پس مردم به صداى طبل دحيه بيرون دويدند و در مسجد نماند مگر دوازده نفر مرد و زن، پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود اگر اينها نبودند هر آينه از آسمان بر اين مردم سنگ مي باريد و خداوند نازل فرمود آيه مذكور را.
كلبى از ابن عبّاس نقل كرده كه باقى نماند در مسجد مگر هشت نفر!!! ابن كيسان گويد: يازده نفر مرد.
منبع: ترجمه تفسير مجمع البيان، ج 25، ص: 21