طبرسى و زمخشرى و بيضاوى «بِالْغَيْبِ» را حال گرفته و گفته «يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ» يعنى از خدايشان ميترسند در حاليكه از عذاب خدا غائب‌اند و آنرا نمى‌بينند در اينصورت بايد «باء» بمعنى ظرفيّت «فى» باشد. بعضى‌ها غيب را آخرت گرفته‌اند، در الميزان ذيل آيه لِيَعْلَمَ اَللّٰهُ مَنْ يَخٰافُهُ بِالْغَيْبِ مائده: 94. فرموده: معنى خوف بالغيب آنست كه انسان از خدايش بترسد و از عذاب او بر حذر باشد حال آنكه عذاب و عقاب از انسان غائب است و چيزى از آنرا بظاهر مشاعرش نمى‌بيند. بنا بنظر الميزان بايد «باء» بمعنى «من» باشد. ناگفته نماند اهل لغت ظرفيّت را يكى از معانى باء شمرده‌اند و در آيۀ وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اَللّٰهُ بِبَدْرٍ آل عمران: 123. و در إِلاّٰ آلَ لُوطٍ نَجَّيْنٰاهُمْ بِسَحَرٍ قمر: 34. گفته‌اند معنى «فى بدر - فى سحر» است. بنا بر اين ميشود «با» در آن بمعنى «فى» و مراد از غيب دنيا باشد كه از آخرت غائب است چنانكه آخرت از دنيا. بعضى گفته‌اند: معنى خَشِيَ اَلرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ آنستكه از خدا بترسد با آنكه او را نديده. «خاف اللّه و لم يره.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه134
قيل: باللّٰه عَزّ و جَلّ، و قيل: بما غاب من أمر اللّٰه تعالى. و قيل: بما يصف الرسل من أمر الآخرة و غيرها.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه5037
غيب: نهان. نهفته. هر آنچه از ديده يا از علم نهان است. ارباب لغت گفته‌اند: «اَلْغَيْبُ: كُلُّ مٰا غٰابَ عَنْكَ»قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه133
الغَيْب: ما غاب عنك.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه5037
يعني يؤمنون بالله تعالى لأنه لا يرى، و قيل إنه بما غَابَ من أمر الآخرة و إن كان محصلا في القلوب.مجمع البحرين ، جلد2 ، صفحه135
أي: من حيث لا يدركونه ببصرهم و بصيرتهم.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه617
یعنی از جائى كه با ديدگان ظاهر و باطن او را درك نمى‌كند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه725
بعضى از علماء گفته‌اند معنايش اين است كه وقتى از دیگران غائب شدند خشیت دارند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه722
بعضى از علماء گفته‌اند معنايش اين است كه وقتى از دیگران غائب شد خشیت دارند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه722
غیب آن چيزى است كه در تحت حواسّ واقع نمى‌شود، و خردهاى بديع هم برآن حكم نمى‌نمايد و جز اين نيست كه با خبر دادن پيامبران عليهم السّلام آنها دانسته مى‌شوند و با نپذيرفتن و دفع آنها نام الحاد بر انسان اطلاق مى‌شود. كسانى گفته‌اند - غيب - در آيه: (يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ - 3 /بقره) همان قرآن است. و كسانى كه مى‌گويند - غيب - به معنى(قدر) است اشاره‌اى از سوى ايشان به بعضى از مقتضياتى است كه لفظ غيب آن را حكم مى‌كند. بعضى از علماء گفته‌اند آيه: (يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ - 3 /بقره) معنايش اين است كه وقتى كسانى از شما غائب شدند يعنى چنان كسان مانند منافقين نيستند كه درباره‌شان گفته شده: (وَ إِذٰا خَلَوْا إِلىٰ شَيٰاطِينِهِمْ قٰالُوا إِنّٰا مَعَكُمْ إِنَّمٰا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ)ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه722
أَي يؤمنون بما غابَ عنهم، مما أَخبرهم به النبيُّ، صلى اللّه عليه و سلم، من أَمرِ البَعْثِ و الجنةِ و النار.لسان العرب ، جلد1 ، صفحه654
الغَيْبُ: كلُّ ما غاب عنك. أَبو إِسحاق في قوله تعالى: يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ; أَي يؤمنون بما غابَ عنهم، مما أَخبرهم به النبيُّ، صلى اللّه عليه و سلم، من أَمرِ البَعْثِ و الجنةِ و النار. و كلُّ ما غابَ عنهم مما أَنبأَهم به، فهو غَيْبٌ ; و قال ابن الأَعرابي: يؤمنون باللّه. قال: و الغَيْبُ أَيضاً ما غابَ عن العُيونِ، و إِن كان مُحَصَّلاً في القلوب. و يُقال: سمعت صوتاً من وراء الغَيْب أَي من موضع لا أَراه.لسان العرب ، جلد1 ، صفحه654
قال أبو إسحاق في قول اللّٰه جل و عز: يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ [البقرة: 3]، أي: يُؤمِنونَ بما غابَ عنهم ممَّا أخبرهم به رسول اللّٰه صلى اللّه عليه و سلم مِنْ أمر البَعْثِ و الجنَّة و النارِ، و كلُّ ما غابَ عنهم مِما أَنبأَهُمْ به فهوَ غيبٌ. أبو العباس عن الأعرابي في قوله: يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ، قال: يؤمِنونَ باللّٰه، قال: و الغيبُ أيضاً ما غابَ عنِ العيونِ و إن كان مُحَصَّلاً في القلوبِ. . و جمعُهُ: غيوبٌ.تهذیب اللغة ، جلد8 ، صفحه183
[قال بعضهم: معناه خشیه إذا غَابُ عن غیره.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه617
[قال بعضهم: معناه یخشونه إذا غَابُوا عن غیرهم.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه617
الغیب ما لا يقع تحت الحواسّ و لا تقتضيه بداية العقول، و إنما يعلم بخبر الأنبياء عليهم السلام، و بدفعه يقع على الإنسان اسم الإلحاد، و من قال: اَلْغَيْبُ هو القرآن، و من قال: هو القدر فإشارة منهم إلى بعض ما يقتضيه لفظه. و قال بعضهم: معناه يؤمنون إذا غَابُوا عنكم، و ليسوا كالمنافقين الذين قيل فيهم: وَ إِذٰا خَلَوْا إِلىٰ شَيٰاطِينِهِمْ قٰالُوا إِنّٰا مَعَكُمْ إِنَّمٰا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه616
الغَيْب: مصدرى است يعنى پنهان شدن خورشيد و غير آن وقتى كه از چشم پوشيده شود. غَابَ عنّى كذا: از ديده‌ام پنهان شد، واژه - غيب - به معنى - غائب - دربارۀ هر چيز نهفته‌اى كه از حسّ و آنچه را كه از علم انسان پوشيده باشد به كار رفته است، به چيزى اگر(غيب و غائب) گفته شود باعتبار غائب بودن آن از مردم است نه براى خداى تعالى كه هيچ‌چيز بر او پوشيده نيست.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه721
اَلْغَيْبُ: مصدر غَابَتِ الشّمسُ و غيرها: إذا استترت عن العين، و استعمل في كلّ غَائِبٍ عن الحاسّة، و عمّا يَغِيبُ عن علم الإنسان بمعنى اَلْغَائِبِ، و يقال للشيء: غَيْبٌ و غَائِبٌ باعتباره بالناس لا باللّه تعالى، فإنه لا يغيب عنه شيء.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه616