واژه‌نامه

ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف در آیه
الرحمن
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لَا جَانٌّ 39
القصص
قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعًا وَ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ 78
الأنبياء
لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ 23
قال المفسر أي سؤال استفهام ليعرف المسألة من جهته، لأن الله تعالى قد أحصى الأعمال و حفظها على العباد، و إنما يسألون سؤال تقريع للمحاسبة.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه390
بعقيدۀ الميزان مراد از عدم سؤال وقوع ناگهانى عذاب خداست كه خداوند در عذاب كردن مانند حكمرانان دنيا سؤال و جواب نميكند بلكه آنگاه كه وقت عذاب رسيد آنرا وارد ميكند. آيه در جواب قارون است كه ميگفت: من اين ثروت را در اثر دانش خودم گير آورده‌ام. . . خدا در جواب فرمايد آيا ندانسته كه خدا مردمان بسيارى قويتر و ثروتمندتر از او را هلاك ساخته گناهكاران از جرم خود مسئول واقع نميشوند بلكه عذاب بيدرنگ آنها را مى‌ربايد.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه202
دربارۀ اين آيه گفته‌اند: چون خداوند حكيم است و هر كار را از روى مصلحت ميكند لذا جائى براى سؤال از فعلش باقى نمى‌ماند و ديگران چون ممكن است از روى مصلحت و يا از روى مفسده انجام بدهند در حق آنها سؤال و مسئوليت هست كه در صورت عدم مصلحت مسئول باشند. ولى بهتر است آيات ما قبل را بنظر آوريم تا بمقصود نزديك شويم قبل از آيه فرموده وَ لَهُ‌ مَنْ‌ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ‌ وَ اَلْأَرْضِ‌ و ايضا فَسُبْحٰانَ‌ اَللّٰهِ‌ رَبِّ‌ اَلْعَرْشِ‌ آنچه در آسمانها و زمين است ملك خدا است و خدا رب العرش است على هذا آنكه مالك حقيقى است از تصرّف در ملك خود مسئول نيست ولى اين را هم ميدانيم كه خدا جز بمصلحت كار نكند. پس علت عدم مسئوليت، مالك بودن خداست با در نظر گرفتن اينكه كار از روى حكمت كند. (از الميزان.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه202
عدم سؤال از گناه گناهكاران در بعضى از آيات هست كه از گناه گناهكاران سؤال نميشود مثل «فَيَوْمَئِذٍ لاٰ يُسْئَلُ‌ عَنْ‌ ذَنْبِهِ‌ إِنْسٌ‌ وَ لاٰ جَانٌّ‌» رحمن: 39. ظاهرا مراد از سؤال در اين آيه سؤال استخبار است چون روز قيامت تمام اسرار ظاهر ميشود بد كار و نيكو كار از هم شناخته ميشوند ديگر احتياج بسؤال از اينكه تو چكاره بوده‌اى نيست.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه200
أى لا يُسْأَل ليُعْلَم ذلك منه، لأن اللّٰه تعالى قد عَلِمَ‌ أَعْمالَهُم.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد8 ، صفحه547
توصیف مدخل

سأله مالَه: أي طلبه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد5 ، صفحه3311
[سأل] عن الشيءِ سؤالاً و مسألة، قال اللّه تعالى: وَ لاٰ تُسْئَلُ‌ عَنْ‌ أَصْحٰابِ‌ اَلْجَحِيمِ.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد5 ، صفحه3310
[سأل] عن الشيءِ سؤالاً و مسألة.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد5 ، صفحه3310
قال المفسر أي سؤال استفهام ليعرف المسألة من جهته، لأن الله تعالى قد أحصى الأعمال و حفظها على العباد، و إنما يسألون سؤال تقريع للمحاسبة.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه390
بعقيدۀ الميزان مراد از عدم سؤال وقوع ناگهانى عذاب خداست كه خداوند در عذاب كردن مانند حكمرانان دنيا سؤال و جواب نميكند بلكه آنگاه كه وقت عذاب رسيد آنرا وارد ميكند. آيه در جواب قارون است كه ميگفت: من اين ثروت را در اثر دانش خودم گير آورده‌ام. . . خدا در جواب فرمايد آيا ندانسته كه خدا مردمان بسيارى قويتر و ثروتمندتر از او را هلاك ساخته گناهكاران از جرم خود مسئول واقع نميشوند بلكه عذاب بيدرنگ آنها را مى‌ربايد.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه202
دربارۀ اين آيه گفته‌اند: چون خداوند حكيم است و هر كار را از روى مصلحت ميكند لذا جائى براى سؤال از فعلش باقى نمى‌ماند و ديگران چون ممكن است از روى مصلحت و يا از روى مفسده انجام بدهند در حق آنها سؤال و مسئوليت هست كه در صورت عدم مصلحت مسئول باشند. ولى بهتر است آيات ما قبل را بنظر آوريم تا بمقصود نزديك شويم قبل از آيه فرموده وَ لَهُ‌ مَنْ‌ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ‌ وَ اَلْأَرْضِ‌ و ايضا فَسُبْحٰانَ‌ اَللّٰهِ‌ رَبِّ‌ اَلْعَرْشِ‌ آنچه در آسمانها و زمين است ملك خدا است و خدا رب العرش است على هذا آنكه مالك حقيقى است از تصرّف در ملك خود مسئول نيست ولى اين را هم ميدانيم كه خدا جز بمصلحت كار نكند. پس علت عدم مسئوليت، مالك بودن خداست با در نظر گرفتن اينكه كار از روى حكمت كند. (از الميزان.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه202
عدم سؤال از گناه گناهكاران در بعضى از آيات هست كه از گناه گناهكاران سؤال نميشود مثل «فَيَوْمَئِذٍ لاٰ يُسْئَلُ‌ عَنْ‌ ذَنْبِهِ‌ إِنْسٌ‌ وَ لاٰ جَانٌّ‌» رحمن: 39. ظاهرا مراد از سؤال در اين آيه سؤال استخبار است چون روز قيامت تمام اسرار ظاهر ميشود بد كار و نيكو كار از هم شناخته ميشوند ديگر احتياج بسؤال از اينكه تو چكاره بوده‌اى نيست.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه200
اَلسُّؤَالُ‌ ما يسأله الإنسان من الغير. و قد تكرر النهي عنه. يقال سَأَلْتُهُ‌ سُؤَالاً و مَسْأَلَةً. و يقال سال بغير همز. و الأمر منه سل كهل. و من المهموز اسأل. و رجل سُؤَلَةٌ‌: كثير السؤال. و تَسَاءَلُوا: سأل بعضهم بعضا.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه390
سؤال: طلب. خواستن. (اقرب) راغب گويد: سؤال اگر راجع بدانستن چيزى باشد هم بنفسه متعدى ميشود و هم با حرف جارّ و با حرف «عن» بيشتر است.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه199
سَأَلْته الشيءَ و سَأَلْته عن الشيء سُؤالاً و مَسْأَلة ; قال ابن بري: سَأَلته الشيءَ بمعنى اسْتَعْطَيته إِياه، سأَلْته عن الشيء: استخبرته. سَأَلَ‌ يَسْأَلُ‌ سُؤَالاً و سَآلَةً‌ و مَسْأَلةً‌ و تَسْآلاً و سَأَلَةً‌ سَأَلْتُ‌ أَسْأَلُ‌ و سَلْتُ‌ أَسَلُ‌، و الرَّجُلانِ‌ يَتَسَاءَلانِ‌ و يَتَسايَلانِ‌، و جمع المَسْأَلَة مَسَائِلُ‌ بالهمز، فإِذا حذفوا الهمزة قالوا مَسَلَةٌ. و تَسَاءَلُوا: سَأَل بعضُهم بعضاً.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه319
مهموز على معنى دَعا داعٍ.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه318
معناه سوف تُسْأَلُون عن شكر ما خلقه الله لكم من الشرف و الذكر، و هما يَتَسَاءلان.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه318
اَلسُّؤَالُ‌ إذا كان للتّعريف تعدّى إلى المفعول الثاني تارة بنفسه و تارة بالجارّ تقول: سألته كذا، و سألته عن كذا و بكذا، و بعن أكثر. و إذا كان السّؤال لاستدعاء مال فإنه يتعدّى بنفسه أو بمِن نحو: وَ سْئَلُوا مٰا أَنْفَقْتُمْ وَ لْيَسْئَلُوا مٰا أَنْفَقُوا. وَ سْئَلُوا اَللّٰهَ مِنْ فَضْلِهِ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه437
اَلسُّؤَالُ‌ للمعرفة يكون تارة للاستعلام، و تارة للتّبكيت، كقوله تعالى: وَ إِذَا اَلْمَوْؤُدَةُ‌ سُئِلَتْ، و لتعرّف اَلْمَسْئُولِ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه437
اَلسُّؤَالُ‌: استدعاء معرفة، أو ما يؤدّي إلى المعرفة، و استدعاء مال، أو ما يؤدّي إلى المال، فاستدعاء المعرفة جوابه على اللّسان، و اليد خليفة له بالكتابة، أو الإشارة، و استدعاء المال جوابه على اليد، و اللّسان خليفة لها إمّا بوعد، أو بردّ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه437
أى لا يُسْأَل ليُعْلَم ذلك منه، لأن اللّٰه تعالى قد عَلِمَ‌ أَعْمالَهُم.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد8 ، صفحه547
أَي لا يُسْأَل ليُعْلم ذلك منه لأَن الله قد علم أَعمالهم.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه319
سَأَلَ‌ يَسْأَلُ‌ سُؤَالاً و سَآلَةً‌ و مَسْأَلةً‌ و تَسْآلاً و سَأَلَةً‌ سَأَلْتُ‌ أَسْأَلُ‌ و سَلْتُ‌ أَسَلُ‌، و الرَّجُلانِ‌ يَتَسَاءَلانِ‌ و يَتَسايَلانِ‌، و جمع المَسْأَلَة مَسَائِلُ‌ بالهمز، فإِذا حذفوا الهمزة قالوا مَسَلَةٌ. و تَسَاءَلُوا: سَأَل بعضُهم بعضاً.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه318
اَلسُّؤَال طلب شناختن، يا چيزى كه انسان را به معرفت و شناخت مى‌رساند يا خواستن مال و آنچه كه به مال مى‌رساند، پس طلب معرفت و شناخت، پاسخش بر عهدۀ زبان است، و دستى كه بجاى زبان مى‌نويسد يا اشاره مى‌كند ولى - استدعاء مال جوابش به عهده دست است و زبان بجاى دست است يا با وعده دادن يا ردّ سؤال.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه286
سَأَله يَسْأَلهُ‌ سُؤالاً، و سَآلةً‌، و مَسْأَلَةً‌، و تَسآلاً، و سأَلَةً.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد8 ، صفحه546

آیات (3)
الأنبياءلَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ 23
القصصقَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعًا وَ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ 78
الرحمنفَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لَا جَانٌّ 39