ارتداد را در آيه عود گفتهاند يعنى بر گشت و بينا شد. رجوع شود به «بيض».قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه80
أي رجع بصيرا كالأول.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه47
ارتداد يعنى بر گشتن.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه79
هو الرّجوع من الإسلام إلى الكفر.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه349
قد ارتدَّ و ارتدَّ عنه: تحوّل ارتدَّ فلان عن دينه إِذا كفر بعد إِسلامه. و ردَّ عليه الشيء إِذا لم يقبله، و كذلك إِذا خَطَّأَه.لسان العرب ، جلد3 ، صفحه173
يعنى: بينائيش به او بازگشت و بينا شد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه62
قَدْ ارْتَدَّ، و ارْتَدَّ عنه: تَحوَّلَ.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد9 ، صفحه267
أي: عاد إليه البصر.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه349
اَلاِرْتِدَادُ و اَلرِّدَّةُ: الرّجوع في الطّريق الذي جاء منه، لكن الرّدّة تختصّ بالكفر، و الارتداد يستعمل فيه و في غيره.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه349
ارْتِدَاد و رِدَّة: بازگشتن به راهى است كه از آنجا آمده است، ولى - رِدَّه - ويژه برگشتن به كفر است و - ارتداد - هم در اين معنى و هم در غير اين معنى به كار مىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه61