زوال: از بين رفتن. و انتقال از محل در قاموس گويد «اَلزَّوَالُ: الذَّهَابُ و الاستحالةُ» در اقرب و قاموس گويد: فعل آن از نصر ينصر است و از علم يعلم قليل است فقط از ابو على فارسى نقل شده.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه190
[زال] الشيءُ زوالاً: نقيض ثبت و دام.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد5 ، صفحه2874
زيل: كنار شدن. اين همان «زال» ناقصه است و فرق آن با زال تامّه آنست كه اين يائى است (زيل) و آن واوى است (زوال) چنانكه در اقرب گفته است افعال آن در قرآن همه توأم با حرف نفى است كه افادۀ اثبات ميكند.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه195
قولهم: مَا زَالَ و لا يَزَالُ خصّا بالعبارة، و أجريا مجرى كان في رفع الاسم و نصب الخبر، و أصله من الياء، لقولهم: زَيَّلْتُ ، و معناه معنى ما برحتمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه388
صحيح نيست كه گفته شود، ما زال زيد إلاّ منطلقا چنان كه مىگويند ما كان زيد إلاّ منطلقا زيرا زَالَ حكم نفى را دارد و نقطۀ مقابل ثبات است و حروف (ما) و (لا) نيز در حكم منفى است. پس در - ما زال - نفى در نفى يا جمع دو منفى حكم اثبات و مثبت را دارد. بنابراين: ما زال در معنى - كان - و در معنى اثبات عمل مىكند، همانطور كه گفته نمىشود كان زيد الا منطلقا. عبارت - ما زال زيد الّا منطلقا - هم درست نيست و گفته نمىشود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه167
زال زَالَ الشيء يَزُولُ زَوَالاً: فارق طريقته جانحا عنه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه387
زَوَال: در چيزى كه قبلا ثابت بوده، به كار مىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه165
زَالَ الشَّيْءُ يَزُولُ زَوَالاً: آن چيز از راه خود جدا شد و از آن برگشت.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه165
اَلزَّوَالُ يقال في شيء قد كان ثابتا قبل.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه387
زَالَ الشيء يَزُولُ زَوَالاً: فارق طريقته جانحا عنه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه387