أي باقون.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه44
[خالد: جاودانه]قاموس قرآن ، جلد2 ، صفحه271
خلد: (بضمّ اوّل) هميشه بودن. مكث طويل. همچنين است خلود. راغب گويد: خلود آنست كه شىء از عروض فساد بدور بوده و در يك حالت باقى ماند و نيز هر آنچه تغيير و فساد دير عارضش شود عرب آنرا با خلود توصيف ميكند و بسنگهائى كه ديك را روى آن ميگذارند خوالد گويند نه براى هميشه بودن بلكه براى مكث طويل و زياد پايدار بودن. معنى دوّم را اقرب الموارد عينا از كليّات ابو البقا نقل كرده است و نيز گفته بآنكه با كثرت سنّ جوان مانده گويند: «خَلَدَ خُلُوداً». طبرسى ذيل آيۀ 25 بقره فرموده: «اَلْخُلُودُ هُوَ اَلدَّوَامُ. . .» در قاموس گفته: خلد و خلود بمعنى دوام و بقا است و نيز در بارۀ جوان ماندن و سنگهاى ديك كه گفته شد خلود را نقل كرده است. اقرب الموارد نيز قدم بقدم در پى قاموس است. كشّاف ذيل آيۀ 25 بقره گفته: «اَلْخُلْدُ: الثَّبَات الدائم و البقاء اللازم الذى لا ينقطع» در جوامع الجامع عين عبارت كشّاف را آورده است.قاموس قرآن ، جلد2 ، صفحه270
الخُلُودِ، و هو دوام البقاء يقال خَلَدَ الرجل يَخْلُدُ خُلُوداً، و أَخْلَدَهُ اللَّهُ و خَلَّدَهُ تَخْلِيداً.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه44
الخلود: البقاء من وقتٍ مبتدأ. و لذلك لا يجوز أن يقال للّه تعالى: إِنه خالد، لأنه قديم ليس له ابتداء و لا انتهاء.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد3 ، صفحه1896
[خالد: جادودانه]قاموس قرآن ، جلد2 ، صفحه270
اَلْخُلُودُ : هو تبرّي الشيء من اعتراض الفساد، و بقاؤه على الحالة التي هو عليها، و كلّ ما يتباطأ عنه التغيير و الفساد تصفه العرب بالخلود، كقولهم للأثافي: خَوَالِدُ ، و ذلك لطول مكثها لا لدوام بقائها. يقال: خَلَدَ يَخْلُدُ خُلُوداًمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه291
اَلْخُلُودُ في النار - يعنى باقى بودن اشياء بر حالتى كه بودهاند بدون اينكه فسادى بر آنها عارض شود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه624
اَلْخُلُودُ في الجنّة - يعنى باقى بودن اشياء بر حالتى كه بودهاند بدون اينكه فسادى بر آنها عارض شود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه624
اَلْخُلُودُ في الجنّة: بقاء الأشياء على الحالة التي عليها من غير اعتراض الفساد عليها.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه292
اَلْخُلُودُ: بقاء الأشياء على الحالة التي عليها من غير اعتراض الفساد عليها.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه292
اَلْخُلُود يعنى دور بودن چيزى از برخورد به فساد و باقى ماندن آن چيز بر حالتى كه قبلا برآن حالت بوده است - اعراب چيزى را كه فساد و تباهى در آن راه ندارد و به آن نمىرسد با واژۀ خلود توصيف مىكنندترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه623