أي باغتيابهن، و إنما سمي مكرا لأنهن أخفينه كما يخفى الماكر مكره.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه484
[مكر] به مكراً: إِذا خدعه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد9 ، صفحه6359
مكر: تدبير. اعمّ از آنكه در كار بد باشد و يا در كار خوب. در مفردات و اقرب الموارد ميگويد: مكر آنست كه شخص را بحيلهاى از مقصودش منصرف كنى و آن دو نوع است محمود و مذموم. محمود آنست كه از آن كار خوبى مراد باشد و مذموم بعكس است. در المنار گفته: مكر در اصل تدبير مخفى است كه مكر شده را بآنچه گمان نميكرد ميكشد و اغلب در تدبير بد كار ميرود. اينكه در قاموس گفته: «المكر: الخديعة و در صحاح آمده: «المكر: الاحتيال و الخديعة» هر دو معنى غالب را در نظر گرفتهاند. بنا بر قول اقرب، مفردات، مجمع و المنار مكر اعمّ و شامل تدبير خوب و بد هر دو است.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه265
اَلْمَكْرُ من الخلق خب و خداع.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه484
اَلْمَكُر الخديعة، يقال مَكَرَ يَمْكُرُ مَكْراً من باب قتل: خدع، فهو مَاكِرٌ.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه484
مَكْر يعنى با حيله و نيرنگ كسى را از مقصدش دور كنند و برگردانند كه دو گونه است - مكر پسنديده كه بهوسيله آن قصد كار خوبى بشود و مكر و حيله مذموم و ناپسند كه كسى كار زشتى را قصد كند.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه237
اَلْمَكْرُ : صرف الغير عمّا يقصده بحيلة، و ذلك ضربان: مكر محمود، و ذلك أن يتحرّى بذلك فعل جميل، و على ذلك قال: وَ اَللّٰهُ خَيْرُ اَلْمٰاكِرِينَ. و مذموم، و هو أن يتحرّى به فعل قبيح، قال تعالى: وَ لاٰ يَحِيقُ اَلْمَكْرُ اَلسَّيِّئُ إِلاّٰ بِأَهْلِهِ. و قال في الأمرين: وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنٰا مَكْراً و قال بعضهم: من مكر اللّه إمهال العبد و تمكينه من أعراض الدّنيا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه772