واژه‌نامه


ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف مدخل

عَذَّبْتُهُ تَعْذِيباً : عاقبته، و الاسم " اَلْعَذَابُ " و أصله في كلام العرب الضرب ثم استعمل في كل عقوبة مؤلمة، و استعير للأمور الشاقة فقيل" السفر قطعة من اَلْعَذَابِ ".مجمع البحرين ، جلد2 ، صفحه117
عذاب: عقوبت. شكنجه. طبرسى آنرا استمرار الم، زمخشرى كلّ‌ الم فادح، راغب ايجاع شديد، جوهرى عقوبت، اقرب هر آنچه بر انسان دشوار است و او را از مرادش منع ميكند معنى كرده است راغب در اصل آن چند قول نقل كرده از جمله گفته‌اند: اصل آن از عذب است عذّبته يعنى گوارائى زندگى را از او بردم مثل مرّضته و قذّرته كه بمعنى مرضش را و قذارتش را از بين بردم است. بقول بعضى اهل لغت تعذيب بمعنى ضرب است و بقولى آن از «ماء عذب» آب آلوده و كدر است، عَذَّبْتُهُ‌ يعنى عيش او را كدر و آلوده كردم. . . بنظر نگارنده: اصل آن بمعنى منع است و عذاب را از آنجهت عذاب گويند كه از راحتى و آسايش منع ميكند و آنرا از بين ميبرد در صحاح و قاموس و اقرب الموارد منع را از جملۀ معانى عذب شمرده است در نهايه گفته: در حديث على عليه السّلام هست كه در موقع مشايعت عده‌اى از لشكريان خويش فرمود: «أَعْذِبُوا عَنْ‌ ذِكْرِ اَلنِّسَاءِ أَنْفُسَكُمْ‌ فَإِنَّ‌ ذَلِكُمْ‌ يَكْسِرُكُمْ‌ عَنْ‌ اَلْغَزْوِ». يعنى خود را از يادآورى زنان منع كنيد چون آن شما را از جهاد باز ميدارد.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه310
عَذَاب: گرسنگى سخت و شديد. عَذَّبَهُ‌ تَعْذِيباً: حبسش را در عذاب زياد كرد، در اصل معنى - عذاب - اختلاف شده است، بعضى گفته‌اند معنى آن از عبارتى است كه مى‌گويند: عَذَبَ‌ الرّجلُ‌: در وقتى كه كسى خور و خواب را ترك كند و او را - عَاذِبٌ‌ و عَذُوبٌ‌ - گويند. پس - تَعْذِيب - در اصل وادار نمودن انسانى است به اين كه گرسنگى بكشد و بيدار باشد. و نيز گفته شده: اصلش از - عَذْب - (شيرينى و گوارائى) است پس عَذَّبْتُهُ‌ - گوارايى و شيرينى حياتش را از او دور كردم كه بر وزن - مرّضته و قذّيته: (بيمارش كردم و در چشمش خاشاك ريختم). و نيز گفته شده اصل - تَعْذِيب - زياد زدن با سر تازيانه است. بعضى از واژه شناسان گفته‌اند: تعذيب - همان زدن است و يا از عبارت - ماءٌ عَذَبٌ‌ - است وقتى كه در آب، خاك و گل و لاى باشد پس عَذَّبْتُهُ‌ - به معنى اخير مثل عبارت: كدّرت عيشه و زلّقت حياته - است يعنى زندگيش را تار و حياتش را بى‌ثبات و لغزان نمودم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه570
اَلْعَذَابُ‌: هو الإيجاع الشّديد، و قد عَذَّبَهُ‌ تَعْذِيباً: أكثر حبسه فی العَذَابِ‌و اختلف في أصله، فقال بعضهم: هو من قولهم: عَذَبَ‌ الرّجلُ‌: إذا ترك المأكل و النّوم، فهو عَاذِبٌ‌ و عَذُوبٌ‌، فَالتَّعْذِيبُ‌ في الأصل هو حمل الإنسان أن يُعَذَّبَ‌، أي: يجوع و يسهر، و قيل: أصله من اَلْعَذْبِ‌، فَعَذَّبْتُهُ‌ أي: أزلت عَذْبَ‌ حياته على بناء مرّضته و قذّيته، و قيل: أصل اَلتَّعْذِيبِ‌ إكثارُ الضّرب بِعَذَبَةِ‌ السّوطِ‍‌، أي: طرفها، و قد قال بعض أهل اللّغة: اَلتَّعْذِيبُ‌ هو الضّربُ‌، و قيل: هو من قولهم: ماءٌ عَذِبٌ‌ إذا كان فيه قذى و كدر، فيكون عَذَّبْتُهُ‌ كقولك: كدّرت عيشه، و زلّقت حياته.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه554

آیات (1)
الأعرافوَ إِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 164