[كَذَبَ] كَذِباً، بالتخفيف، و الاسم الكذِب، و هو وقوع الخبر بخلاف مخبره.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد9 ، صفحه5791
كذب: (بر وزن وزر، و كتف) دروغ گفتن. صحاح و قاموس و اقرب و غيره هر دو وزن را مصدر گفتهاند ولى استعمال قرآن نشان ميدهد كه كذب (بر وزن وزر) مصدر است مثل وَ إِنْ يَكُ كٰاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ غافر: 28. و كذب (بر وزن كتف) اسم مصدر است بمعنى دروغ مثل يَفْتَرُونَ عَلَى اَللّٰهِ اَلْكَذِبَ نساء: 50. چون كذب مفعول يفترون است لذا اسم است نه مصدر يعنى بر خدا دروغ مىبندند. و اگر تنزّل كنيم بايد بگوئيم: كذب (بر وزن كتف) با آنكه مصدر است در قرآن پيوسته بمعنى مفعول (مكذوب فيه) آمده.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه97
قد تقدّم القول في اَلْكِذْبِ مع الصّدق، و أنه يقال في المقال و الفعال.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه704
قال الفراءُ: و العرب تقول للكَذِبِ: مَكْذُوبٌ، و للضَّعْف مَضْعُوفٌ، و للْجَلَد: مَجْلُود، و ليس له مَعْقُودُ رَأْيٍ، يريدون عَقْدَ رَأْيٍ، فيجعلونَ المصادرَ في كثير من الكلام مفعولاً.لسان العرب ، جلد1 ، صفحه707
قبلا از كذب و دروغ با صدق و راستى در واژه - صدق[و همچنين در واژه افك] سخن گفتيم به اينكه اين دو واژه هم در گفتن و هم در عمل كردن بهكارمىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه3
قال الفراء: العرب تقول للكذِبِ: مكذوب و للضعفِ مضعوف، و للجَلد مجلود، و ليس له مَعْقودُ رأيٍ يريدون عَقْد رأيٍ فيجعلون المصادر في كثيرٍ من كلامهم مفعولاً.تهذیب اللغة ، جلد10 ، صفحه97