التكليف: كلّفه أمراً فتكلفه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد9 ، صفحه5889
التكليف من اللّٰه تعالى: الأمر و النهي بمعنى العِوض.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد9 ، صفحه5889
كَلَف: (بر وزن فرس) در صحاح و قاموس گفته: كلف نقطه و خالى است كه در پوست چهره ظاهر ميشود و رنگى است ميان سياهى و سرخى و نيز سرخى تيرهايست كه در چهره آشكار ميشود و اكلف كسى است كه چنان علامت دارد. راغب گويد: علّت اين تسميه آنست كه شخص از آن احساس كلفة و مشقّت ميكند. در مجمع فرموده: كلف بمعنى ظهور اثر است و الزام شاقّ را از آن تكليف گويند كه اثرش در انسان ظاهر ميشود. تكلّف آنست كه انسان كاريرا بمشقّت يا تصنّع انجام دهد. اين يك معنى. معناى ديگر كلف، ترغيب و تحريص است چنانكه در مجمع و مفردات گفته در صحاح و قاموس آمده: «كلفت بهذا الامر» يعنى باين كار حريص شدم در قاموس افزوده: «اكلفه غيره» يعنى ديگرى را بآن كار تشويق كرد. اين از معناى اولى چندان دور نيست زيرا تشويق براى تن در دادن بكار شاقّ است. در نهايه گويد: «الكلف: الولوع بالشّىء مع شغل قلب و مشقّة». اكنون بايد ديد تكليف بمعنى الزام بعمل شاقّ است يا تحبيب و تحريص بآن. طبرسى فرموده: «التّكليف الالزام الشّاقّ» همچنين است قول صحاح و قاموس. در المنار گويد: «الالزام بما فيه كلفة» بنظر نگارنده بعيد نيست كه بمعنى تحريص و ترغيب باشد مخصوصا در تكاليف دينى و قرآن.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه136
التَّكْلِيفُ: الأمر بما يشق عليك. و كَلَّفْتُهُ الأمرَ فَتَكَلَّفَهُ أي حملته فتحمله وزنا و معنى على مشقة.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه115
اَلْكَلَف: آزمند شدن و حريص بودن به چيزى، مىگويند: كَلِفَ فلان بكذا و أَكْلَفْتُهُ به: به آن چيز حريص شد و او را به آن چيز حريص و شيفته نمودم. اَلْكَلَف في الوجه: تيرگى در چهره كه به تصور مفهوم كلفة يعنى سرخى و سياهى بهم آميخته اينطور گفته شده. تَكَلَّفَ الشيءُ: آن چيزى است كه انسان با اظهار برافروختگى چهره و با سختى و مشقتى كه از آن كار به او مىرسد آن را انجام مىدهد. واژه - كُلْفَة - در سخن معمولى اسمى است براى مشقت و سختى.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه63
تكَلُّفُ الشيءِ: ما يفعله الإنسان بإظهار كَلَفٍ مع مشقّة تناله في تعاطيه، و صارت اَلْكُلْفَةُ في التّعارف اسما للمشقّة. و التکلف محمود ما يتحرّاه الإنسان ليتوصّل به إلى أن يصير الفعل الذي يتعاطاه سهلا عليه، و يصير كَلِفاً به و محبّا له، و بهذا النّظر يستعمل اَلتَّكْلِيفُ في تكلّف العبادات.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه721