إِذْن: (بر وزن علم) در قرآن مجيد بمعنى اجازه، اراده، اعلام، اطاعت، و علم بكار رفته، ولى ميشود گفت كه ريشۀ اذن بمعنى اطاعت و علم از اذن (بر وزن عنق) است كه گذشت و ريشۀ اذن بمعنى اجازه و اراده و اعلام از اذن (بر وزن علم) است. در قاموس هست «اذن به: علم و اذن له فى الشيء: اباحه له اذن اليه و له: استمع» بدين طريق مىبينيم فعل اذن چون با باء متعدى باشد بمعنى علم، و چون با لام باشد بمعنى اجازه و گوش دادن و چنانچه با الى باشد فقط بمعنى استماع و گوش دادن است.قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه56
إِذْن: (بر وزن علم) در قرآن مجيد بمعنى اجازه، اراده، اعلام، اطاعت، و علم بكار رفته، ولى ميشود گفت كه ريشۀ اذن بمعنى اطاعت و علم از اذن (بر وزن عنق) است كه گذشت و ريشۀ اذن بمعنى اجازه و اراده و اعلام از اذن (بر وزن علم) است. در قاموس هست «اذن به: علم و اذن له فى الشيء: اباحه له اذن اليه و له: استمع» بدين طريق مىبينيم فعل اذن چون با باء متعدى باشد بمعنى علم، و چون با لام باشد بمعنى اجازه و گوش دادن و چنانچه با الى باشد فقط بمعنى استماع و گوش دادن است. فرق ما بين إذن بمعنى گوش دادن و اطاعت و إذن بمعنى علم، آن است كه اوّلى با لام و الى و دوّمى با باء متعدّى ميشود براى مزيد توضيح به «إذن» بر وزن علم رجوع شود.قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه56
أَذِنَ بالشيء إذا علم به.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه198
اَلْأَذَنُ و اَلْأَذَانُ لما يسمع، و يعبّر بذلك عن العلم، إذ هو مبدأ كثيرٍ من العلم فينا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه70
أَذِنَ : استمع، و يستعمل ذلك في العلم الذي يتوصل إليه بالسماع.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه70
أَذِنَ لَهُ عليهِ: أَخَذَ لَه منه الإذْنَ. و أَذِنَ إِلَيهِ أَذَنًا: اسْتَمَع.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد10 ، صفحه96
أذِنَ بالشَّىْءِ إِذْنًا، و أَذَنًا، و أَذانًا، و أَذانَةً: عَلِمَ[به.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد10 ، صفحه96
أَذِنَ يَأْذن، إذا عَلِم.تهذیب اللغة ، جلد15 ، صفحه16