أَرْسَلْتُ فلانا في رسالة فهو مُرْسَلٌ.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه384
مرسل بمعنى فرستاده شده است.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه91
أَرْسَلَ الشىءَ: أطْلَقه و أَهْملَه.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد8 ، صفحه474
أصل اَلرِّسْلِ: الانبعاث على التّؤدة و يقال: ناقة رِسْلَةٌ: سهلة السّير، و إبل مَرَاسِيلُ: منبعثة انبعاثا سهلا، و منه: اَلرَّسُولُ المنبعث، و تصوّر منه تارة الرّفق، فقيل: على رِسْلِكَ، إذا أمرته بالرّفق، و تارة الانبعاث فاشتقّ منه الرّسول، و اَلرَّسُولُ يقال تارة للقول المتحمّل و تارة لمتحمّل القول و اَلرِّسَالَةِ. و اَلرَّسُولُ يقال للواحد و الجمع.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه352
جمع - رسول - رُسُل - است و گاهى مراد از - رسل اللّه فرشتگان هستند و گاهى پيامبران. دربارۀ فرشتگان آيات وَ اَلْمُرْسَلاٰتِ عُرْفاً.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه72
اصل - رِسْل - برانگيخته شدن به آرامى و نرمى است. ناقةٌ رَسْلَة: شترى كه آرام راه مىرود. إبلٌ مَرَاسِيل - شترى كه به سهولت برانگيخته مىشود، و از اين واژه: عبارت - الرَّسُول المنبعث - است(پيامبر مبعوث و برانگيخته شده). كه گاهى معنى رفق و مدارا از آن تصوّر مىشود مىگويند: عَلَى رِسْلِكَ: در وقتى كه كسى را به مهربانى و آرامش امر كنى به كار مىرود و گاهى فقط در معنى برانگيخته شدن است و واژه - رسول - از آن مشتقّ شده است و گاهى درباره رسالت و رساندن و تبليغ زبان به كار مىرود. . و گاهى رسالت، با زبان و كتاب و نوشتن است، واژۀ رسول در مفرد و جمع هر دو به كار مىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه71