بالصاد، و هي اللغة الفصيحة، و الصراط المستقيم هو الدين الحق الذي لا يقبل الله من العباد غيره، و إنما سمي الدين صراطا لأنه يؤدي من يسلكه إلى الجنة كما أن الصراط يؤدي من يسلكه إلى مقصده.مجمع البحرين ، جلد4 ، صفحه259
صراط: راه. صحاح و قاموس و اقرب آنرا طريق گفته. طبرسى فرمود: راه آشكار وسيع. راغب گويد: راه راست. الميزان فرمايد: صراط، سبيل، طريق قريب المعنىاند. صراط را با صاد و سين خواندهاند و هر دو بيك معنى است. سرط در اصل بمعنى بلعيدن است «سرطه سرطا: ابتلعه» مجمع در علت تسميۀ راه بصراط فرموده كه: راه رهگذر را بلع ميكند. در اقرب گويد: راه رونده در آن غايب ميشود مثل لقمه در شكم. در خاتمه، قول مجمع كه آنرا راه آشكار وسيع گفته بواقع نزديكتر است از قول راغب كه راه راست گفته زيرا در بيشتر آيات وصف مستقيم با صراط ذكر شده و تأسيس از تأكيد بهتر است و اگر مثل صحاح و غيره مطلق طريق بگوئيم با سبيل و طريق تقريبا مترادف ميشود و اصل عدم آنست.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه122
الصِّراط: الطريق.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3719
اَلصِّرَاطُ: الطّريقُ المستقيمُ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه483
الصِّرَاط: راه مستقيم.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه395
الجوهري: الصراطُ و السراطُ و الزّراطُ الطريق.لسان العرب ، جلد7 ، صفحه340