واژه‌نامه

ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف در آیه
الحج
حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ 31
يعنى هر كه بخدا شرك ورزد گوئى از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را بسرعت ميگيرد و يا باد بمكان دورش ميبرد يعنى رشته‌اش از خدا بريده و بخود وا گذاشته است.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه240
توصیف مدخل

سحيق بمعنى مسحوق و مكان دور است.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه240
[السَّحيق]: البعيد.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد5 ، صفحه3002
يعنى هر كه بخدا شرك ورزد گوئى از آسمان افتاده و مرغ (لشخوار) او را بسرعت ميگيرد و يا باد بمكان دورش ميبرد يعنى رشته‌اش از خدا بريده و بخود وا گذاشته است.قاموس قرآن ، جلد3 ، صفحه240
السُّحْقُ‌: البُعْدُ. . . و مكانٌ‌ سَحِيقٌ‌: بعيدٌ.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد2 ، صفحه561
اَلسَّحْقُ‌: تفتيت الشيء، و قيل: أبعده اللّه و أَسْحَقَهُ‌، أي: جعله سَحِيقاً، و قيل: سَحَقَهُ‌، أي جعله باليا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه401
سَحُق الشيء، بالضم، فهو سَحِيق أي بعيد. و مكان سَحِيق: بَعِيد.لسان العرب ، جلد10 ، صفحه153
السَّحْق: كوبيدن و خرد كردن كه بيشتر در كوبيدن داروها به كار مى‌رودمى‌شود. سَحَقَهُ‌: او را فرسوده كرد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه195

آیات (1)
الحجحُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ 31