الصُّلْح: الاسم من الاصطلاح.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3793
أصلح بين القوم،قال اللّٰه تعالى: أَوْ إِصْلاٰحٍ بَيْنَ اَلنّٰاسِشمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3811
الإِصلاح : أصلحه فصلُح.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3811
اصلاح: ايجاد صلح و سازش و الفت. و نيز بمعنى اصلاح و شايسته كردن چيزى است.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه142
إِصْلاَحُ اللّهِ تعالى الإنسانَ يكون تارة بخلقه إيّاه صَالِحاً، و تارة بإزالة ما فيه من فساد بعد وجوده، و تارة يكون بالحكم له بِالصَّلاَحِ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه490
اَلصُّلْحُ يختصّ بإزالة النّفار بين الناس، يقال منه: اِصْطَلَحُوا و تَصَالَحُوا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه489
صُلْح - در موارد زيادى مخصوص از بين رفتن نفرت و كينه از ميان مردم است. گفته مىشود - اِصْطَلَحُوا و تَصَالَحُوا: صلح كردند و كينهشان از ميان رفت.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه412
اصلاح نمودن خداى تعالى انسان را از نظر شايسته آفريدن اوست و گاهى به از بين بردن فساد و تباهى از او بعد از آفرينش، و زمانى اصلاح از سوى خدا براى انسان به حكم و دستورى است كه براى اصلاح او داده است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه413