واژه‌نامه


ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف در آیه
الزخرف
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ 38
الرحمن
رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ 17
قيل: يعني: بُعد المشرق و المغرب.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3423
يعني: مشرقي الشمس و مغربيها في الشتاء و الصيف.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3423
در توجيه مفرد و تثنيه و جمع آمدن مشرق و مغرب گفته‌اند. مراد از مفرد مشرق و مغرب معروف است، غرض از مشرقين و مغربين، مشرق و مغرب زمستان و تابستان است، منظور از مشارق و مغارب مشرق و مغرب روزهاى سال است كه آفتاب هر روز از يكى طلوع و در يكى غروب ميكند. ناگفته نماند: مشرق و مغرب معلوم است ولى مراد از مشرقين و مغربين شايد مشرق و مغرب آفتاب و ماه باشد. آقاى محمد امين سلدوزى احتمال داده‌اند كه مشرق و مغرب جنّ‌ و انس است كه سورۀ رحمن دربارۀ آندو است و پيوسته هر دو را مخاطب قرار ميدهد. امّا مشارق و مغارب: هر جاى زمين مشرق و مغرب است زيرا زمين در اثر حركت وضعى. شب و روز پيوسته در اطراف آن ميگردد مثلا ممالك ژاپون، كره، چين، كشمير، افغانستان، ايران، عراق، عربستان، سودان، اگر از ژاپون حساب شود هر يك در غرب ديگرى و اگر از سودان حساب شود هر يك در مشرق ديگرى قرار گرفته‌اند. پس هر يك نسبت بما قبل مغرب و نسبت بما بعد مشرق‌اند. بدين ترتيب تمام سطح زمين هم مشرق و هم مغرب‌اند، مراد از مشارق و مغارب بايد اينها باشند. ميتوان آنرا مشارق و مغارب فصول دانست و ميشود گفت: منظور مشارق و مغارب تمام ستارگان است.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه19
در آيۀ بُعْدَ اَلْمَشْرِقَيْنِ‌ زخرف: 38. بطور تغليب مشرقين آمده.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه19
أي مَشْرِق الشتاء و الصيف و مغرباهما.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه189
أي المشرق و المغرب كالقمرين و العمرين.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه189
إنما أراد: بُعْدَ المَشرق و المَغرب، فلما جُعلا اثنين غَلَّب لَفظ‍‌ المَشْرِق؛ لأنه دالٌّ‌ على الوُجود، و المغرب دالٌّ‌ على العدم، و الوُجود لا محالة أشرف، كما يقال: القمران للشمس و القمر.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد6 ، صفحه162
توصیف مدخل

مشرق: اسم مكان است يعنى محل طلوع.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه18
يعني: مشرقي الشمس و مغربيها في الشتاء و الصيف.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3423
قيل: يعني: بُعد المشرق و المغرب.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3423
در آيۀ بُعْدَ اَلْمَشْرِقَيْنِ‌ زخرف: 38. بطور تغليب مشرقين آمده.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه19
در توجيه مفرد و تثنيه و جمع آمدن مشرق و مغرب گفته‌اند. مراد از مفرد مشرق و مغرب معروف است، غرض از مشرقين و مغربين، مشرق و مغرب زمستان و تابستان است، منظور از مشارق و مغارب مشرق و مغرب روزهاى سال است كه آفتاب هر روز از يكى طلوع و در يكى غروب ميكند. ناگفته نماند: مشرق و مغرب معلوم است ولى مراد از مشرقين و مغربين شايد مشرق و مغرب آفتاب و ماه باشد. آقاى محمد امين سلدوزى احتمال داده‌اند كه مشرق و مغرب جنّ‌ و انس است كه سورۀ رحمن دربارۀ آندو است و پيوسته هر دو را مخاطب قرار ميدهد. امّا مشارق و مغارب: هر جاى زمين مشرق و مغرب است زيرا زمين در اثر حركت وضعى. شب و روز پيوسته در اطراف آن ميگردد مثلا ممالك ژاپون، كره، چين، كشمير، افغانستان، ايران، عراق، عربستان، سودان، اگر از ژاپون حساب شود هر يك در غرب ديگرى و اگر از سودان حساب شود هر يك در مشرق ديگرى قرار گرفته‌اند. پس هر يك نسبت بما قبل مغرب و نسبت بما بعد مشرق‌اند. بدين ترتيب تمام سطح زمين هم مشرق و هم مغرب‌اند، مراد از مشارق و مغارب بايد اينها باشند. ميتوان آنرا مشارق و مغارب فصول دانست و ميشود گفت: منظور مشارق و مغارب تمام ستارگان است.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه19
أي مَشْرِق الشتاء و الصيف و مغرباهما.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه189
أي المشرق و المغرب كالقمرين و العمرين.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه189
المَشْرِق: نقيض المغرب.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد6 ، صفحه3423
شَرَقَت الشمسُ‌ تَشْرُق شُروقا: طلعت. و اسم الموضع: المَشْرِقُ‌ و كان القياس المَشْرَق، و لكنه أحد ما نَدر من هذا القبيل، و قد أبنتُ‌ ذلك فى الكتاب«المُخصّص.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد6 ، صفحه162
إنما أراد: بُعْدَ المَشرق و المَغرب، فلما جُعلا اثنين غَلَّب لَفظ‍‌ المَشْرِق؛ لأنه دالٌّ‌ على الوُجود، و المغرب دالٌّ‌ على العدم، و الوُجود لا محالة أشرف، كما يقال: القمران للشمس و القمر.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد6 ، صفحه162
اَلْمَشْرِقُ‌ و المغرب إذا قيلا بالإفراد فإشارة إلى ناحيتي اَلشَّرْقِ‌ و الغرب، و إذا قيلا بلفظ‍‌ التّثنية فإشارة إلى مطلعي و مغربي الشتاء و الصّيف، و إذا قيلا بلفظ‍‌ الجمع فاعتبار بمطلع كلّ‌ يوم و مغربه، أو بمطلع كلّ‌ فصل و مغربه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه451
شَرَقَت الشمسُ‌ تَشْرُق شُروقاً و شَرْقاً: طلعت، و اسم الموضع المَشْرِق، و كان القياس المَشْرَق و لكنه أحد ما ندر من هذا القبيل. و يقال: ما بين المَشْرِقَيْنِ‌ أَي ما بين المَشْرِق و المغرب.لسان العرب ، جلد10 ، صفحه173
شَرَقَت الشمسُ‌ تَشْرُق شُروقاً و شَرْقاً: طلعت، و اسم الموضع المَشْرِق، و كان القياس المَشْرَق و لكنه أحد ما ندر من هذا القبيل.لسان العرب ، جلد10 ، صفحه173
اَلْمَشْرِق و المغرب - اگر بطور مفرد گفته شوند اشاره به دو ناحيه شرق و غرب است ولى اگر به لفظ‍‌ تثنيه(مَشْرِقَيْن و مغربين) گفته شوند - اشاره به طلوع و غروب آفتاب در زمستان و تابستان است(يعنى: دو ناحيه مختلف كه در صبح تابستانى و صبح زمستانى خورشيد از آنجا ديده مى‌شود و سر مى‌زند كه دو نقطۀ متفاوت است چه در مغرب و چه در مشرق) - و هرگاه به لفظ‍‌ جمع گفته شوند(مَشَارِق و مغارب) به اعتبار طلوع كردن هر روز و غروب كردن آن در همان روز است يا به مطلع و مغرب هر فصل.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه318

آیات (2)
الزخرفحَتَّىٰ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ 38
الرحمنرَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ 17