واژه‌نامه


ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف در آیه
البقرة
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ 112
القصص
وَ لَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ لَا إِلٰهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 88
الأنعام
وَ لَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ مَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ 52
النساء
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا 125
لقمان
وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ وَ إِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ 22
أي إلا إياه.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه365
الوجه أيضاً: عبارة عن ذات الشيء. قال تعالى: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هٰالِكٌ‌ إِلاّٰ وَجْهَهُ‌ و من ذلك قول المصلي: «وَجَّهْتُ‌ وجهي» أي: ذاتي خالصة للّٰه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
أي: العمل الذي يتوجه به إليه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
قيل: الوجه: العمل: أي وجهتُ‌ عملي.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
طبرسى ذيل بَلىٰ‌ مَنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ فرموده: عرب وجه الشىء بكار برده و از آن ذات شىء اراده ميكند.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه184
مراد از وجه در اينگونه آيات ظاهرا رحمت و ثواب و رضايت خداوند است چنانكه در بعضى از آيات بجاى وجه مرضاة آمده مثل: وَ مِنَ‌ اَلنّٰاسِ‌ مَنْ‌ يَشْرِي نَفْسَهُ‌ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ‌ اَللّٰهِ‌ بقره: 207. يُنْفِقُونَ‌ أَمْوٰالَهُمُ‌ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ‌ - اَللّٰهِ‌ بقره: 265. ظاهرا سرّ اينكه وجه در جاى ثواب و رضايت آمده آنست كه انسان در سؤال و طلب خويش اوّل وجه و چهره طرف را ميخواهد تا روبرو شده و مطلب خويش را اظهار دارد، نيكو كاران هم در عمل خويش چنين‌اند، بعيد نيست كه وجه در اين آيات مصدر و بمعنى توجّه و رو كردن باشد يعنى مؤمنان براى توجّه و رو كردن خدا چنين ميكنند و توجّه خدا عبارت اخراى ثواب و رضايت خدا است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه185
در بعضى از آيات نسبت وجه بانسان داده شده ولى مراد از آن چهره و صورت نيست مثل بَلىٰ‌ مَنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ فَلَهُ‌ أَجْرُهُ‌ عِنْدَ رَبِّهِ‌ بقره: 112. وَ مَنْ‌ أَحْسَنُ‌ دِيناً مِمَّنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ نساء: 125. وَ مَنْ‌ يُسْلِمْ‌ وَجْهَهُ‌ إِلَى اَللّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ فَقَدِ اِسْتَمْسَكَ‌ بِالْعُرْوَةِ‌ اَلْوُثْقىٰ. . . لقمان: 22. بقولى مراد از وجه در اين آيات نفس و ذات است يعنى: بلى آنكه نفس خويش بخدا تسليم و خالص كند و چيزى را شريك او، نداند و نيكوكار باشد پاداش او نزد پروردگار است. ظاهرا مراد از تسليم وجه بخدا ايمان بخداست چنانكه مراد از احسان عمل صالح است آيات سه - گانه فوق با آيات اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ مطابق‌اند، پس تسلم وجه بخدا آنست كه انسان فقط‍‌ بخدا رو كرده و او را معبود و مالك خويش بداند و بوى تسليم شود.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه186
در بعضى از آيات نسبت وجه بانسان داده شده ولى مراد از آن چهره و صورت نيست. بقولى مراد از وجه در اين آيات نفس و ذات است. ظاهرا مراد از تسليم وجه بخدا ايمان بخداست چنانكه مراد از احسان عمل صالح است آيات سه - گانه فوق با آيات اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ مطابق‌اند، پس تسلم وجه بخدا آنست كه انسان فقط‍‌ بخدا رو كرده و او را معبود و مالك خويش بداند و بوى تسليم شود.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه186
ظاهرا مراد از وجه ذات پروردگار است. طبرسى فرموده: عرب وجه الشىء بكار برده و از آن ذات شىء اراده ميكند و اين از آن باب است كه با لفظ‍‌ اشرف و محترم بذات شىء و خود شىء اشاره ميكنند چنانكه خداى سبحان فرمايد: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هٰالِكٌ‌ إِلاّٰ وَجْهَهُ‌ - وَ يَبْقىٰ‌ وَجْهُ‌ رَبِّكَ‌ يعنى فقط‍‌ پروردگارت مى‌ماند. در مصباح، صحاح، قاموس، اقرب الموارد، و مفردات تصريح شده كه وجه بمعنى ذات و نفس شىء آيد. و در جوامع الجامع، مجمع، كشاف، تفسير بيضاوى، و غير آنها در هر دو آيه وجه خدا را ذات خدا گفته‌اند مؤيّد آن لفظ‍‌ «ذُو اَلْجَلاٰلِ‌» در آيه اوّل است كه وصف «وَجْهُ‌» آمده نه وصف «رَبِّكَ‌» و اين ميرساند كه وجه ذو الجلال ذات ذو الجلال است. اگر «ذُو اَلْجَلاٰلِ‌» صفت «وَجْهُ‌» نيامده بود بهتر بود كه وجه رب را صفات و تدبير خدا معنى كنيم. و اللّه العالم.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه184
قيل: إنّ‌ الوجه في كلّ هذا زائد، و يعنى بذلك: كلّ شيء هالك إلاّ هو، و كذا في أخواته. و رُوِيَ‌: أَنَّهُ قِيلَ‌ ذَلِكَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلرِّضَا، فَقَالَ‌: سُبْحَانَ‌ اَللَّهِ‌! لَقَدْ قَالُوا قَوْلاً عَظِيماً، إِنَّمَا عُنِيَ اَلْوَجْهُ‌ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ‌. و معناه: كلّ شيء من أعمال العباد هالك و باطل إلا ما أريد به اللّه، و على هذا الآيات الأخرمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856
الوجه في كلّ هذا كما تقدّم، أو على الاستعارة للمذهب و الطريق.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856
قيل: إنّ‌ الوجه في كلّ هذا زائد، و رُوِيَ‌: أَنَّهُ قِيلَ‌ ذَلِكَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلرِّضَا، فَقَالَ‌: سُبْحَانَ‌ اَللَّهِ‌! لَقَدْ قَالُوا قَوْلاً عَظِيماً، إِنَّمَا عُنِيَ اَلْوَجْهُ‌ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ‌.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856
گفته‌اند - وجه - در تمام اين آيات ذات خداوند است يعنى - همه چيز هلاك شونده است مگر او و همين‌طور در بقيه آيات ذكر شده.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه422
الزجاج: أَراد إلا إيَّاهُ.لسان العرب ، جلد13 ، صفحه555
[كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ‏ يعني إلّا هو]لسان العرب ، جلد13 ، صفحه555
قال الزجَّاج: أراد إلاَّ إيَّاه.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد4 ، صفحه396
توصیف مدخل

أي إلا إياه.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه365
الوجه: وجهُ‌ الإِنسان و غيره معروف، و جمعه وجوه و أوجه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7069
اَلْوَجْهُ من الإنسان: ما دون منابت الشعر معتادا إلى الأذنين و الجبينين و الذقن قاله في المجمع. اَلْوَجْهُ و اَلْجَاهُ : القدر و المنزلة. و قد وَجُهَ الرجل بالضم أي صار وجيها ذا جاه و قدر. و قد أَوْجَهَهُ الله أي صيره وجيها.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه365
در بعضى از آيات نسبت وجه بانسان داده شده ولى مراد از آن چهره و صورت نيست. بقولى مراد از وجه در اين آيات نفس و ذات است. ظاهرا مراد از تسليم وجه بخدا ايمان بخداست چنانكه مراد از احسان عمل صالح است آيات سه - گانه فوق با آيات اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ مطابق‌اند، پس تسلم وجه بخدا آنست كه انسان فقط‍‌ بخدا رو كرده و او را معبود و مالك خويش بداند و بوى تسليم شود.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه186
در بعضى از آيات نسبت وجه بانسان داده شده ولى مراد از آن چهره و صورت نيست مثل بَلىٰ‌ مَنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ فَلَهُ‌ أَجْرُهُ‌ عِنْدَ رَبِّهِ‌ بقره: 112. وَ مَنْ‌ أَحْسَنُ‌ دِيناً مِمَّنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ نساء: 125. وَ مَنْ‌ يُسْلِمْ‌ وَجْهَهُ‌ إِلَى اَللّٰهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ فَقَدِ اِسْتَمْسَكَ‌ بِالْعُرْوَةِ‌ اَلْوُثْقىٰ. . . لقمان: 22. بقولى مراد از وجه در اين آيات نفس و ذات است يعنى: بلى آنكه نفس خويش بخدا تسليم و خالص كند و چيزى را شريك او، نداند و نيكوكار باشد پاداش او نزد پروردگار است. ظاهرا مراد از تسليم وجه بخدا ايمان بخداست چنانكه مراد از احسان عمل صالح است آيات سه - گانه فوق با آيات اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ‌ مطابق‌اند، پس تسلم وجه بخدا آنست كه انسان فقط‍‌ بخدا رو كرده و او را معبود و مالك خويش بداند و بوى تسليم شود.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه186
وجه: چهره روى. صورت. در مجمع و قاموس و مصباح گفته: «اَلْوَجْهُ‌: مستقبل كلّ‌ شىء» وجه روى هر چيز است كه با آن روبرو شوند. راغب ميگويد: وجه در اصل صورت و چهره است. . . و چون صورت اولين چيزى است كه با تو روبرو ميشود و نيز از همه اعضاء بدن اشرف است لذا بمعنى روى هر چيز، اشرف هر چيز، اوّل هر چيز، بكار رفته است. على هذا وجه در اصل بمعنى صورت و ثانيا بمعنى روبرو شده هر چيز و اشرف هر چيز. . . آمده است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه184
مراد از وجه در اينگونه آيات ظاهرا رحمت و ثواب و رضايت خداوند است چنانكه در بعضى از آيات بجاى وجه مرضاة آمده مثل: وَ مِنَ‌ اَلنّٰاسِ‌ مَنْ‌ يَشْرِي نَفْسَهُ‌ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ‌ اَللّٰهِ‌ بقره: 207. يُنْفِقُونَ‌ أَمْوٰالَهُمُ‌ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ‌ - اَللّٰهِ‌ بقره: 265. ظاهرا سرّ اينكه وجه در جاى ثواب و رضايت آمده آنست كه انسان در سؤال و طلب خويش اوّل وجه و چهره طرف را ميخواهد تا روبرو شده و مطلب خويش را اظهار دارد، نيكو كاران هم در عمل خويش چنين‌اند، بعيد نيست كه وجه در اين آيات مصدر و بمعنى توجّه و رو كردن باشد يعنى مؤمنان براى توجّه و رو كردن خدا چنين ميكنند و توجّه خدا عبارت اخراى ثواب و رضايت خدا است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه185
ظاهرا مراد از وجه ذات پروردگار است. طبرسى فرموده: عرب وجه الشىء بكار برده و از آن ذات شىء اراده ميكند و اين از آن باب است كه با لفظ‍‌ اشرف و محترم بذات شىء و خود شىء اشاره ميكنند چنانكه خداى سبحان فرمايد: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هٰالِكٌ‌ إِلاّٰ وَجْهَهُ‌ - وَ يَبْقىٰ‌ وَجْهُ‌ رَبِّكَ‌ يعنى فقط‍‌ پروردگارت مى‌ماند. در مصباح، صحاح، قاموس، اقرب الموارد، و مفردات تصريح شده كه وجه بمعنى ذات و نفس شىء آيد. و در جوامع الجامع، مجمع، كشاف، تفسير بيضاوى، و غير آنها در هر دو آيه وجه خدا را ذات خدا گفته‌اند مؤيّد آن لفظ‍‌ «ذُو اَلْجَلاٰلِ‌» در آيه اوّل است كه وصف «وَجْهُ‌» آمده نه وصف «رَبِّكَ‌» و اين ميرساند كه وجه ذو الجلال ذات ذو الجلال است. اگر «ذُو اَلْجَلاٰلِ‌» صفت «وَجْهُ‌» نيامده بود بهتر بود كه وجه رب را صفات و تدبير خدا معنى كنيم. و اللّه العالم.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه184
أي: العمل الذي يتوجه به إليه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
قيل: الوجه: العمل: أي وجهتُ‌ عملي.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
الوجه أيضاً: عبارة عن ذات الشيء. قال تعالى: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هٰالِكٌ‌ إِلاّٰ وَجْهَهُ‌ و من ذلك قول المصلي: «وَجَّهْتُ‌ وجهي» أي: ذاتي خالصة للّٰه.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد11 ، صفحه7070
طبرسى ذيل بَلىٰ‌ مَنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّٰهِ فرموده: عرب وجه الشىء بكار برده و از آن ذات شىء اراده ميكند.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه184
معنى اصلى وَجْه همان چهره و صورت است از آنجا كه وجه يا صورت نخستين عضويست كه بنظر مى‌آيد و شريف‌ترين عضو ظاهر بدن است براى برخورد اوليه از هر چيزى به كار رفته است و براى بهترين و اولين شكل هر چيز به‌كارمى‌رود مى‌گويند - وجه كذا - و وَجْهَ‌ اَلنَّهٰارِ - روى آن چيز و چهرۀ روز. و چه‌بسا از ذات هم به وَجْه تعبير شود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه422
قال الزجَّاج: أراد إلاَّ إيَّاه.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد4 ، صفحه396
قيل: إنّ‌ الوجه في كلّ هذا زائد، و رُوِيَ‌: أَنَّهُ قِيلَ‌ ذَلِكَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلرِّضَا، فَقَالَ‌: سُبْحَانَ‌ اَللَّهِ‌! لَقَدْ قَالُوا قَوْلاً عَظِيماً، إِنَّمَا عُنِيَ اَلْوَجْهُ‌ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ‌.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856
قال الليث: الوَجه : مستقبَلُ‌ كلِّ‌ شيء.تهذیب اللغة ، جلد6 ، صفحه186
وجْهُ‌ كُلِّ‌ شىءٍ: مُسْتَقْبَلُه.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد4 ، صفحه396
[كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ‏ يعني إلّا هو]لسان العرب ، جلد13 ، صفحه555
الزجاج: أَراد إلا إيَّاهُ.لسان العرب ، جلد13 ، صفحه555
گفته‌اند - وجه - در تمام اين آيات ذات خداوند است يعنى - همه چيز هلاك شونده است مگر او و همين‌طور در بقيه آيات ذكر شده.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه422
الوَجْه: المُحَيَّا.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد4 ، صفحه396
الوَجْهُ‌: معروف، و الجمع الوُجُوه.لسان العرب ، جلد13 ، صفحه555
أصل اَلْوَجْهِ‌ الجارحة لمّا كان اَلْوَجْهُ‌ أوّل ما يستقبلك، و أشرف ما في ظاهر البدن استعمل في مستقبل كلّ‌ شيء، و في أشرفه و مبدئه، فقيل: وجه كذا، و وجه النهار. و ربّما عبّر عن الذّات بِالْوَجْهِ‌.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه855
قيل: إنّ‌ الوجه في كلّ هذا زائد، و يعنى بذلك: كلّ شيء هالك إلاّ هو، و كذا في أخواته. و رُوِيَ‌: أَنَّهُ قِيلَ‌ ذَلِكَ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلرِّضَا، فَقَالَ‌: سُبْحَانَ‌ اَللَّهِ‌! لَقَدْ قَالُوا قَوْلاً عَظِيماً، إِنَّمَا عُنِيَ اَلْوَجْهُ‌ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ‌. و معناه: كلّ شيء من أعمال العباد هالك و باطل إلا ما أريد به اللّه، و على هذا الآيات الأخرمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856
الوجه في كلّ هذا كما تقدّم، أو على الاستعارة للمذهب و الطريق.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه856

آیات (6)
البقرةبَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ 112
النساءوَ مَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا 125
الأنعاموَ لَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ مَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ 52
الكهفوَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ لَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ كَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا 28
القصصوَ لَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ لَا إِلٰهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 88
لقمانوَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ وَ إِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ 22