قيل كل جنة من الجنان عَرْضُهَا اَلسَّمٰاوٰاتُ وَ اَلْأَرْضُ لو وضع بعضها على بعض، و خص اَلْعَرْضُ لأنه أقل من الطول غالبا، فشبهت بأوسع ما علم الناس.مجمع البحرين ، جلد4 ، صفحه212
العَرْض: خلاف الطول.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد7 ، صفحه4448
عرض: (بر وزن فلس) ظهور و اظهار چنانكه در صحاح و اقرب هست. در مجمع از زجّاج نقل شده كه اصل آن بمعنى ناحيۀ شىء است و عرض خلاف طول از آن ميباشد.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه323
أي: كعرض السماوات. قيل: إنما ذكر العرض لأن فيه دلالةً على الطول، و لو ذكر الطول لم يكن فيه دلالة على العَرْض.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد7 ، صفحه4448
مراد از عرض در اين دو آيه ظاهرا وسعت است و آن يكى از معانى شايع عرض است چنانكه در مجمع و قاموس و اقرب گفته. الميزان فرموده: مراد از عرض وسعت و آن استعمال شايع است.قاموس قرآن ، جلد4 ، صفحه323
گفته شده همان عرض و پهنايى است كه نقطه مقابل طول و دراز است چنين تصوّرى از وجوه مختلفى است: 1 - يا اينكه مىخواهد بگويد عرض بهشت در جهان و نشأة آخرت مثل فراخنا و پهناى آسمانهاى دنيا و نشأة اوّل است چنانكه گفت: (يَوْمَ تُبَدَّلُ اَلْأَرْضُ غَيْرَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّمٰاوٰاتُ - 48 /ابراهيم). 2 - و يا اينكه آسمانها و زمين در آخرت بزرگتر از چيزى كه اكنون هست مىباشد و حصولش ناممكن نيست، روايت شده است كه شخصى يهودى از عمر (رض) دربارۀ اين آيه پرسيد و گفت: فأين النّار؟ پس آتش و عذاب كجاست، عمر پاسخ داد: وقتى كه شب فرامىرسد روز كجاست. 3 - گفته شده واژه - عَرْضُهَا - در آيه: (32 /آل عمران) وسعت و بزرگى بهشت است نه از جهت مساحت بلكه از جهت گسترش مسرّت و شادمانى در آن، چنانكه در ضدّ آن معنى مىگويند: الدّنيا على فلان حلقة خاتم و كفّه حابل (دنيا بر او از نظر اندوه و سختى و تنگى حال همچون حلقه انگشترى است و همچون كفۀ دام كه محدود است.) و مثل عبارت - سعة هذه الدّار كسعة الأرض: فضاى وسيع اين خانه مثل زمين بزرگ است. گفته شده - عَرْض - در اينجا از عبارت عرض البيع - گرفته شده چنانكه مىگويند: بيع كذا بعرض: در وقتى كه چيزى به متاعى فروخته مىگويى: عرض هذا الثّوب كذا و كذا: عرض اين جامه چنين و چنان است يعنى عوض آن.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه582
قيل: هو اَلْعَرْضُ الذي خلاف الطّول، و تصوُّرُ ذلك على أحد وجوه: إمّا أن يريد به أن يكون عَرْضُهَا في النّشأة الآخرة كَعَرْضِ السّماوات و الأرض في النّشأة الأولى، و ذلك أنه قد قال: يَوْمَ تُبَدَّلُ اَلْأَرْضُ غَيْرَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّمٰاوٰاتُ [إبراهيم/ 48]، و لا يمتنع أن تكون السّماوات و الأرض في النّشأة الآخرة أكبر ممّا هي الآن. و رُوِيَ: أَنَّ يَهُودِيّاً سَأَلَ عُمَرَ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ عَنْ هَذِهِ اَلْآيَةِ فَقَالَ: فَأَيْنَ اَلنَّارُ؟ فَقَالَ عُمَرُ: إِذَا جَاءَ اَللَّيْلُ فَأَيْنَ اَلنَّهَارُ. و قيل: يعني بِعَرْضِهَا سَعَتَهَا لا من حيث المساحة و لكن من حيث المسرّة، كما يقال في ضدّه: الدّنيا على فلان حلقة خاتم، و كفّة حابل، و سعة هذه الدار كسعة الأرض، و قيل: اَلْعَرْضُ هاهنا من عَرْضِ البيعِ، من قولهم: بيع كذا بِعَرْضٍ: إذا بيع بسلعة، فمعنى عَرْضِهَا أي: بدلها و عوضها، كقولك: عَرْضُ هذا الثّوب كذا و كذا.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه560
اَلْعَرْضُ: خلافُ الطّولِ، و أصله أن يقال في الأجسام، ثمّ يستعمل في غيرها.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه559
العَرْض: پهنا، نقطۀ مقابل طول يا دراز است - اصلش اين است كه - عَرْض - دربارۀ اجسام گفته مىشود و سپس در غير جسم نيز به كار مىرود.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه580