المعاهِد: المبايع و المحالف، و سُمِّي الذمي معاهداً لأنه بايَعَ على إقراره على ما هو عليه، و إعطاء الجزية.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد7 ، صفحه4811
معاهده گاهى بمعنى مبالغه عهد آيد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه59
پيداست كه عٰاهَدَ در آيه پيمان شديد را ميرساند زيرا عهد يكطرفى و فقط از جانب بنده است.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه59
و" المُعَاهَدَةُ " من كان بينك و بينه عهد، و أكثر ما يطلق في الحديث على الذمي، و هو الذي أخذ العهد و الأمان.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه114
معاهده: با همديگر پيمان بستن پيمانيكه لازم المراعاة است.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه59
عَهْدُ اللّهِ تارة يكون بما ركزه في عقولنا، و تارة يكون بما أمرنا به بالكتاب و بالسّنّة رسله، و تارة بما نلتزمه و ليس بلازم في أصل الشّرع كالنّذور و ما يجري مجراها، و على هذا قوله: وَ مِنْهُمْ مَنْ عٰاهَدَ اَللّٰهَ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه592
و اَلْمُعَاهَدُ في عرف الشّرع يختصّ بمن يدخل من الكفّار في عَهْدِ المسلمين، و كذلك ذو اَلْعَهْدِمفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه592
اَلْعَهْدُ: حفظ الشيء و مراعاته حالا بعد حال، و سمّي الموثق الذي يلزم مراعاته عَهْداً.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه591
عهد اللّه: سه مورد و سه مفهوم دارد: 1 - آگاهى به چيزى است كه خداوند در عقول ما آن را ثابت مىدارد. 2 - و گاهى به چيزى است كه در قرآن و سنّت پيامبرش ما را به آن امر كرده است. 3 - و زمانى عهد خدا به چيزى است كه ملتزم آن هستيم ولى در اصول شريعت الزامى نيست مثل: نذر كردن و هر چيزى كه در حكم نذر باشد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه661
مُعَاهَد : در عرف شريعت ويژه كسانى از كفّار است كه در ذمّه و پيمان و پناه مسلمين داخل مىشوند و همينطور - ذو العهدترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه662