اَلْغَنِيمَةُ : ما أصيب من المحاربين من أهل الشرك عنوة.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه129
اَلْغَنِيمَةُ في الأصل هي الفائدة المكتسبة، و لكن اصطلح جماعة على أن ما أخذ من الكفار، إن كان من غير قتال فهو فيء، و إن كان مع القتال فهو غَنِيمَةٌ، و إليه ذهب الإمامية، و هو مروي عن أئمة الهدى عليهم السلام كذا قيل. و قيل هما بمعنى واحد. اِغْتَنَمَهُ و تَغَنَّمَهُ: عده غَنِيمَةً، و جمع اَلْغَنِيمَةِ غَنَائِمُ.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه129
[غَنِم] القوم غُنْما.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه5019
غنم: (بر وزن فلس و قفل) و غنيمت هم بمعنى غنيمت جنگ است و هم بمعنى هر فايده. و معنى اول از مصاديق معناى دوم است پس آن يك معنى بيشتر ندارد و آن هر فايده است اينك اقوال بزرگان در معنى آن: راغب گويد: غنم (بر وزن قفل) در اصل دست يافتن بگوسفند است سپس در هر دست يافته بكار رفته خواه از دشمن باشد يا غير آن. قاموس آنرا فيىء و رسيدن بشىء بدون مشقت گفته است ظاهرا مرادش از «فيىء» غنيمت است گر چه فيىء غنائم بعد از جنگ است. در اقرب الموارد آمده: غنيمت آنست كه از محاربين در حال جنگ گرفته شود و هر شىء بدست آمده غنم، مغنم و غنيمت ناميده ميشود. طبرسى رحمه اللّه در ذيل آيۀ وَ اِعْلَمُوا أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ. . . در بيان «اللغة» آنرا غنيمت جنگى گفته در ذيل «المعنى» فرموده: در عرف لغت بهر فائده غنم و غنيمت گفته ميشود. در المنار ذيل آيۀ فوق گفته: غنم، مغنم و غنيمت در لغت چيزيست كه بدست آنسان بىمشقّت آيد چنانكه قاموس گفته. سپس بقيد «مشقّت» اشكال كرده كه در موارد غنيمت صادق نيست و بعد گفته: متبادر از استعمال اين است كه غنيمت و غنم آنچيزى است كه انسان بدست مياورد بىآنكه مالى و غيره دربارۀ آن بذل كند. خلاصه آنكه: غنيمت در اصل بمعنى كلّ فائده است. و ظهور فَعِنْدَ اَللّٰهِ مَغٰانِمُ كَثِيرَةٌ نساء: 94. در كلّ فائده است چنانكه طبرسى آنرا فواضل نعمتها و رزق گفته است. ايضا در المنار رزق و فواضل نعمت گفته است.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه123
ظهور آيه ميرساند كه خمس يك حكم تشريعى ابدى است در هر فائده كه بانسان ميرسد خواه بوسيلۀ جنگ باشد يا غير آن و اينكه مورد نزول آيه غنائم جنگى است مخصّص آن نميتواند باشد بلكه مورد سبب نزول حكم كلّى است كه مورد يكى از مصاديق آنست.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه124
اَلْغُنْمُ: إصابة الغَنَم و الظّفر به، ثم استعمل في كلّ مظفور به من جهة العدى و غيرهم.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه615
الغُنْم: رسيدن به غنم يا گوسفند و دسترسى يافتن به آن، سپس درباره هر غنيمتى كه از دشمنان و غير ايشان در دسترس قرار گيرد و بدست آيد به كار رفته است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه717