واژه‌نامه

ریشه
مدخل
کلمه قرآنی
موردی یافت نشد
توصیف در آیه
الجاثية
قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ 14
فِي اَلْحَدِيثِ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: " قُلْ‌ لِلَّذِينَ‌ مَنَنَّا عَلَيْهِمْ‌ بِمَعْرِفَتِنَا أَنْ‌ يُعَرِّفُوا اَلَّذِينَ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌، فَإِذَا عَرَّفُوهُمْ‌ فَقَدْ غَفَرُوا لَهُمْ.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه426
در الميزان آمده: مؤمنان چون استهزا كنندگان برسول خدا را ميديدند آنها را بايمان و ترك اهانت دعوت ميكردند با آنكه كفّار ديگر قابل علاج نبودند لذا آنحضرت مأمور شد كه بفرمايد: اينها را ناديده بگيريد تا خدا در مقابل عمل سزايشان دهد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه107
توصیف مدخل

الغَفْر السَّتر و التغطية، و منه قولهم: غفر اللّٰه ذنبك: أي ستره فلم يؤاخذك به. و اللّٰه عز و جل الغافر و الغفور و الغفار.شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم ، جلد8 ، صفحه4980
أصل الغُفْرَان التغطية، يقال غَفَرَ اللهُ‌ له ذنبه من باب ضرب غُفْرَاناً: ستر عليه ذنبه و غطاه و صفح عنه، و المَغْفِرَةُ‌ اسم منه.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه427
در الميزان آمده: مؤمنان چون استهزا كنندگان برسول خدا را ميديدند آنها را بايمان و ترك اهانت دعوت ميكردند با آنكه كفّار ديگر قابل علاج نبودند لذا آنحضرت مأمور شد كه بفرمايد: اينها را ناديده بگيريد تا خدا در مقابل عمل سزايشان دهد.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه107
فِي اَلْحَدِيثِ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: " قُلْ‌ لِلَّذِينَ‌ مَنَنَّا عَلَيْهِمْ‌ بِمَعْرِفَتِنَا أَنْ‌ يُعَرِّفُوا اَلَّذِينَ‌ لاَ يَعْلَمُونَ‌، فَإِذَا عَرَّفُوهُمْ‌ فَقَدْ غَفَرُوا لَهُمْ.مجمع البحرين ، جلد3 ، صفحه426
غفر: پوشاندن و مستور كردن. در مجمع ذيل آيۀ 58 بقره فرموده: غفر بمعنى پوشاندن است گويند: « غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ غُفْرَاناً » يعنى خدا گناهان او را مستور (و عفو) كرد. در قاموس گفته: « غَفَرَهُ يَغْفِرُهُ‌ : سَتَرَهُ‌» در اقرب الموارد نيز همان‌طور است در اقرب و مفردات نقل شده: «أَصْبِغْ ثَوْبَكَ‌ بِالسَّوَادِ فَإِنَّهُ أَغْفَرُ لِوَسَخِهِ‌» يعنى لباست را رنگ سياه بزن كه چركش را بهتر مستور مى‌كند. همچنين است قول ابن اثير در نهايه. على هذا غفران گناه مستور و نا پديد كردن آنست فَغَفَرْنٰا لَهُ ذٰلِكَ‌... ص : 25. آن را بر او عفو كرديم فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشٰاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشٰاءُ‌ بقره: 284. بنا بر آنكه گذشت مفعول «غفر» در اين موارد «ذنوب» است و لام در «لمن» مفيد نفع است يعنى: گناهان را بنفع كسيكه مى‌خواهد ميامرزد و آنكه را خواهد عذاب كند. «غفر» گاهى بگذشت ظاهرى نيز اطلاق مى‌شود هر چند در باطن گذشت و ستر نيستقاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه107
اَلْغَفْرُ: إلباس ما يصونه عن الدّنس، و منه قيل: اِغْفِرْ ثوبك في الوعاء، و اصبغ ثوبك فإنّه أَغْفَرُ للوسخ، و اَلْغُفْرَانُ‌ و اَلْمَغْفِرَةُ‌ من اللّه هو أن يصون العبد من أن يمسّه العذاب.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه609
غَفَرَ لَهُ‌: وقتى است كه در ظاهر از او درگذرد هرچند كه در باطن بر او اعتمادى نكرده و از او در نگذشته است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه702
يقال: غَفَرَ لَهُ‌ إذا تجافى عنه في الظاهر و إن لم يتجاف عنه في الباطن.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه609
الغَفْر: بيم و ترس و آنچه كه انسان را از پليدى و آلودگى مصون مى‌دارد و از اين معنى گفته مى‌شود: اِغْفِرْ ثوبك فى الوعاء: لباست را در ظرف شستشو كن تا ريم و چركش دور شود. غُفْرَان و مَغْفِرَة: از سوى خداى اين است كه بنده را از اينكه عذاب به او برسد مصون مى‌دارد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد2 ، صفحه702
الغَفُورُ الغَفّارُ، جلّ‌ ثناؤه، و هما من أَبنية المبالغة و معناهما الساتر لذنوب عباده المتجاوز عن خطاياهم و ذنوبهم. يقال: اللهمَّ‌ اغفر لنا مَغْفرة و غَفْراً و غُفْراناً، و إنك أَنت الغَفُور الغَفّار يا أَهل المَغْفِرة . و أَصل الغَفْرِ التغطية و الستر. غَفَرَ الله ذنوبه أَي سترها; و الغَفْر: الغُفْرانُ. . . و قد غَفَرَه يَغْفِرُه غَفراً: ستره. و كل شيء سترته، فقد غَفَرْته. . . غَفَرَ اللّه ذنوبه أَي سترها. و غَفَرْتُ‌ المتاع: جعلته في الوعاء.لسان العرب ، جلد5 ، صفحه25
اَلْغُفْرَانُ‌ و اَلْمَغْفِرَةُ‌ من اللّه هو أن يصون العبد من أن يمسّه العذاب.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه609

آیات (1)
الجاثيةقُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ 14