قرب: نزديكى. و آن بتصريح راغب چند قسم است: 1 - قرب مكانى 2 - قرب زمانى. 3 - قرب نسبى. 4 - قرب مقام و منزلت 5- قرب رعایتی.قاموس قرآن ، جلد5 ، صفحه293
اَلْقُرْبُ و البعد يتقابلان. يقال: قَرُبْتُ منه أَقْرُبُ، و قَرَّبْتُهُ أُقَرِّبُهُ قُرْباً و قُرْبَاناً، و يستعمل ذلك في المكان، و في الزمان، و في النّسبة، و في الحظوة، و الرّعاية، و القدرة.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه663
قُرْب و بُعْد - يعنى نزديكى و دورى، نقطه مقابل هم هستند، مىگويند: قَرُبَتْ منه أَقْرُبُ قَرَّبْتُهُ أُقَرِّبُهُ قُرْباً و قُرْبَاناً: [نزديكش شدم و نزديك مىشوم و او را به خود نزديك كردم او را نزديك مىكنم] كه در موارد زير بهكارمىرود: 2 - در نزديكى زمانى. 3 - در نسبت داشتن و خويشاوندى. 4 - در معنى بهرهمندى. 5 - در پاس و حرمت داشتن از سوى خدا. 6 - در معنى قدرت.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه158
قرب و نزديكى نسبى و خويشاوندى است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه160
أقارب الرجل، و أقربوه: عشيرته الأدْنَون.المحکم و المحیط الأعظم ، جلد6 ، صفحه389
أَقارِبُ الرجلِ، و أَقْرَبوه: عَشِيرَتُه الأَدْنَوْنَ.لسان العرب ، جلد1 ، صفحه665
قرب اللّه تعالى من العبد: نزديكى خداى تعالى از بنده با بخشيدن و فضيلت به بنده و فيض رساندن به اوست نه قرب و نزديكى مكانى و از اين روى روايت شده است كه موسى عليه السّلام گفت: «إلهي أ قَرِيبٌ أنت فأناجيك؟ أم بعيد فأناديك؟ فقال: لو قدّرت لك البعد لما انتهيت إليه، و لو قدّرت لك القُرْب لما اقتدرت عليه». [خداوندا آيا تو نزديكى كه من با تو نجوا كنم و راز گويم يا دورى كه در آن صورت ندايت دهم، پس گفت: اگر براى تو دورى مكانى تقدير مىكردم به آنجا و پايانش نمىرسيدى و هرگاه نزديكى مكانى هم برايت تقدير مىنمودم برآن هم توانا نمىشدى و تحملش را نمىداشتى.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه163
[استعمل القرب هنا فی النسبة.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه664