أي قطعها بِإِذْنِ الله و أمره.مجمع البحرين ، جلد6 ، صفحه199
إِذْن: (بر وزن علم) در قرآن مجيد بمعنى اجازه، اراده، اعلام، اطاعت، و علم بكار رفته، ولى ميشود گفت كه ريشۀ اذن بمعنى اطاعت و علم از اذن (بر وزن عنق) است كه گذشت و ريشۀ اذن بمعنى اجازه و اراده و اعلام از اذن (بر وزن علم) است. در قاموس هست «اذن به: علم و اذن له فى الشيء: اباحه له اذن اليه و له: استمع» بدين طريق مىبينيم فعل اذن چون با باء متعدى باشد بمعنى علم، و چون با لام باشد بمعنى اجازه و گوش دادن و چنانچه با الى باشد فقط بمعنى استماع و گوش دادن است.قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه56
در بعضى از آيات، اذن را اراده و مشيّت معنى كردهاند نظير «وَ مٰا كٰانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاّٰ بِإِذْنِ اَللّٰهِ».قاموس قرآن ، جلد1 ، صفحه57
گفته شده واژۀ إذن در آيۀ فوق به معنى علم خداست، امّا ميان علم و اجازه و إذن فرق است و واژۀ إذن أخصّ است و در جائى به كار مىرود كه مشيّت و خواست در آن باشد چه آن كار مورد رضايت باشد يا نباشد.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه164
اَلْإِذْنُ في الشيء: إعلام بإجازته و الرخصة فيه.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه71
الإِذْن فى الشّيء: اجازه خواستن يا اعلام اجازه در آن چيز است.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد1 ، صفحه164
قيل: معناه: بعلمه، لكن بين العلم و الإذن فرق، فإنّ اَلْإِذْنَ أخصّ، و لا يكاد يستعمل إلا فيما فيه مشيئة به، راضياً منه الفعل أم لم يرض به.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه71