راغب ميگويد: تنزيل در آنجاست كه نازل كردن تدريجى و دفعهاى بعد از دفعه ديگر باشد ولى انزال اعمّ است و بانزال تدريجى و دفعى اطلاق ميشود در اقرب الموارد ميگويد: بقولى تنزيل، تدريجى و مرّة بعد اخرى است و انزال اعمّ ميباشد. در صحاح ترتيب را از معانى تنزيل شمرده است ولى عدّهاى از اهل لغت ما بين انزال و تنزيل فرقى قائل نشدهاند.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه46
اَلنُّزُولُ: الهبوط.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه482
اين آيه روشن است در اينكه قرآن بتمامه در ماه رمضان نازل شده. بنظر بعضى مراد از نزول قرآن در رمضان و در شب قدر ابتداء نزول آن است يعنى شروع نزول در ليلة القدر بوده و از آن پس تا بيست و سه سال پايان يافته است. بنظر ديگر مراد آنست كه در شب قدر از لوح محفوظ بآسمان دنيا نازل گشته و از آن در عرض 23 سال بتدريج بر آن حضرت نازل شده است ابن عباس، سعيد بن جبير و ديگران بر اين عقيدهاند، ولی نظر دقیق این است که قرآن يكدفعه بطور فشرده و بسيط و دفعه ديگر بطور تدريج و تفصيل و در عرض بيست و سه سال نازل شده و آياتى از قبيل شَهْرُ رَمَضٰانَ اَلَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ اَلْقُرْآنُ -. . . إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ راجع بنزول اوّل است. آياتيكه راجع بنزول دفعىاند بلفظ انزال آمده كه دلالت بر دفعى بودن دارند. انزال و تنزيل گر چه هر دو بيك معنىاند ولى غالب در باب افعال دفعى بودن و در باب تفعيل تدريج است.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه46
نزول: اصل نزول بمعنى فرود آمدن است چنانكه در مفردات و مصباح و اقرب گفته است عبارت راغب چنين است: «النُّزُولُ فى الاصل: هو انحطاط من علوّ.قاموس قرآن ، جلد7 ، صفحه44
واژه انزال به چنين حالتى از نزول قرآن اختصاص يافته است چون روايت هم شده است كه «ان القرآن نزل دفعة واحدة الى سماء الدّنيا، ثمّ نزل نجما فنجما». يعنى چنين است كه قرآن يكباره به آسمان دنيا(زمين) فرود آمده و نازل شده و سپس به مناسبتها و شأننزولها بتدريج نزول يافته.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه316
إنّما خُصَّ لفظُ الإنزالِ دُونَ التَّنزيلِ، لما رُوِيَ: (أَنَّ اَلْقُرْآنَ نَزَلَ دَفْعَةً وَاحِدَةً إِلَى سَمَاءِ اَلدُّنْيَا، ثُمَّ نَزَلَ نَجْماً فَنَجْماً.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه800
الفَرْقُ بَيْنَ اَلْإِنْزَالِ و اَلتَّنْزِيلِ في وَصْفِ القُرآنِ و الملائكةِ أنّ اَلتَّنْزِيلَ يختصّ بالموضع الذي يُشِيرُ إليه إنزالُهُ مفرَّقاً، و مرَّةً بعد أُخْرَى، و الإنزالُ عَامٌّ.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه799
تَنَزَّلَه و أَنْزَلَه و نَزَّلَه بمعنىً. النُّزُول: الحلول، و قد نَزَلَهم و نَزَلَ عليهم و نَزَلَ بهم يَنْزل نُزُولاً و مَنْزَلاً و مَنْزِلاً، بالكسر شاذ.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه656
المُنْزَلُ: الإِِنْزال، نَزَّلَ القومَ: أَنْزَلَهم المَنازل.لسان العرب ، جلد11 ، صفحه658
اَلنُّزُولُ في الأصل هو انحِطَاطٌ من عُلْوّ. يقال: نَزَلَ عن دابَّته، و نَزَلَ في مكان كذا: حَطَّ رَحْلَهُ فيه، و أَنْزَلَهُ غيرُهُ. و نَزَلَ بكذا، و أَنْزَلَهُ بمعنًى.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه799
تفاوت معنى در انزال - و تنزيل - در وصف قرآن و فرشتگان در اينست كه: 1 - واژه - تَنْزِيل به جايى كه در آيه به او اشاره شده است و نزول تدريجى است اختصاص دارد كه جداجدا و پىدرپى نازل شده است. 2 - واژه - انزال عام است و فراگير.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه315
نُزُول در اصل فروافتادن از بلندى است، مىگويند - نَزَلَ عن دابته - از اسبش فروآمد يا افتاد يا از جائى فرود افتاد و يا در جائى رحل اقامت افكند، فعل - أَنْزَلَهُ - متعدى آن است يعنى او را فرود آورد.. اگر نَزَلَ - با حرف ب - متعدى شود در معنى - انزل - است و از - انزال - در مورد نعمتها يا نعمتهاى خداى تعالى بر مخلوقات و بخشش آن نعمتها بر بندگان است، كه يا بصورت نزول خود هر چيزى است مثل نزول اسباب و وسائل و هدايت به آن چيزهاست مثل - انزال آهن يا لباس و از اين قبيل امور.ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، جلد3 ، صفحه314
إِنْزَالُ اللّه تعالى نِعَمَهُ و نِقَمَهُ على الخَلْق، و إعطاؤُهُم إيّاها، و ذلك إمّا بإنزال الشيء نفسه كإنزال القرآن، و إمّا بإنزال أسبابه و الهداية إليه، كإنزال الحديد و اللّباس، و نحو ذلك.مفردات ألفاظ القرآن ، جلد1 ، صفحه799