اَلْمَالُ في الأصل: الملك من الذهب و الفضة ثم أطلق على كل ما يقتنى و يملك من الأعيان. و أكثر ما يطلق عند العرب على الإبل لأنها كانت أكثر أموالهم. و مَالَ الرجل و تَمَوَّلَ: إذا صار ذا مال و رجل مُمِيلٌ - بميمين - أي صاحب ثروة و مال كثير. و سمي اَلْمَالُ مالا لأنه مال بالناس عن طاعة الله.مجمع البحرين ، جلد5 ، صفحه475
مقابلۀ مال با بنون نشان ميدهد كه مراد از مال متاع دنيا است.قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه321
مال: آنچه انسان مالك شود. در قاموس و اقرب گفته: «المال ما ملكته من كلّ شىء» و نيز گفتهاند مال در نزد اهل باديه چهارپايان است، «مال» مذكر و مؤنث هر دو آيد گويند «هو مال» و «هى مال». راغب گويد: مال را از آن مال گويند كه پيوسته مائل و زائل است (از اين گروه بآن گروه ميل ميكند).قاموس قرآن ، جلد6 ، صفحه321