پیاز
پياز، گياهى خوردنى با طعمى تند از تيره سوسنيان و از قديمى ترين گياهان مصرفى آدمى است. خاستگاه آن احتمالًا جنوب غربى آسيا بوده است؛ ولى اكنون در همه جاى دنيا كشت مى شود. مصريان باستان پياز را نمادى از نظام كيهان دانسته ، به نام آن سوگند ياد مى كردند. حكماى قديم فوايد بى شمارى براى آن برشمرده اند؛ مانند اشتهاآور، تقويت كننده معده و جسم، مرهم زخمها و جراحتهاى شديد، تقويت كننده قوه شهوانى. رواياتى نيز در بيان فوايد آن وارد شده است ، با اين حال درباره جواز يا حرمت خوردن پياز و هر آنچه بوى تندى دارد كه موجب آزار ديگران مى شود، اختلاف نظرهايى نيز ميان دانشمندان اهل سنت وجود دارد.
معادل عربى پياز، «بَصَل» است كه شباهت بسيارى به معادل عبرى آن دارد. در قرآن اين واژه تنها يك بار به عنوان يكى از خوراكيهاى درخواستى بنى اسرائيل ياد شده است كه به جاى مَنّ و سَلْوى به خوردن آنها رغبت داشتند: «و اذ قُلتُم يموسى لَن نَصبِرَ عَلى طَعامٍ و احِدٍ فَادعُ لَنا رَبَّكَ يُخرِج لَنا مِمّا تُنبِتُ الارضُ مِن بَقلِها وقِثّاها وفومِها و عَدَسِها وبَصَلِها قالَ اتَستَبدِلونَ الَّذى هُوَ ادنى بِالَّذى هُوَ خَيرٌ اهبِطوا مِصرًا فَانَّ لَكُم ما سَالتُم ...». (بقره/ 2، 61) اين ماجرا در كتاب مقدس نيز آمده است. در نوشته هاى ربانى يهود هم بارها به پياز اشاره شده و خوردن آن، نشانه دورى از خوشگذرانى و قناعت به كم معرفى شده است.
بيشتر مفسران اين آيه را متشكل از دو بخش بى ارتباط به هم دانسته اند. در بخش نخست به ماجراى درخواست بنى اسرائيل از روييدنيهاى زمين اشاره شده و بخش دوم از گرفتارى آنها به ذلت و فقر و خشم خداوند به سبب كفر ورزيدن به آيات الهى و كشتن پيامبران خبر داده است:
«... و ضُرِبَت عَلَيهِمُ الذّلَّةُ والمَسكَنَةُ وباءو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِانَّهُم كانوا يَكفُرونَ بِايتِ اللَّهِ ويَقتُلونَ النَّبِيّينَ بِغَيرِ الحَقّ ذلِكَ بِما عَصَوا وكانوا يَعتَدون». (بقره/ 2، 61) البته گروهى مجازات الهى براى آنها را تنها به اين سبب ندانسته اند، بلكه از كفران نعمت و سركشى به سبب فراوانى رزق و روزى نيز ياد كرده اند، زيرا منّ و سَلْوى بدون هيچ مشكلى براى آنها مهيا بوده است.
در بيان اينكه چرا پياز و ديگر خوراكيهاى درخواستى بنى اسرائيل پست تر از منّ و سلوى معرفى شده اند، موارد مختلفى ذكر شده است:
1. منّ و سلوى بر خلاف پياز و عدس و خيار و ... زيانى براى آنها نداشتند. 2. خوشمزه تر و لذيذتر بودند. 3. نيازى به كاشت و داشت و برداشت نداشتند. 4. شك و شبهه اى در خلوص و حليت آنها راه نمى يافت و موهبتى الهى بودند كه شكر آن، اجر اخروى در پى داشت.
در توجيه چنين درخواستى از سوى بنى اسرائيل نيز گفته شده كه ايشان به ياد زندگانى پيشين خود در مصر افتادند كه پياز و ديگر موارد، از مواد مصرفى آنها در آنجا بود. گروهى نيز گفته اند كه ايشان از اينكه همگى در رفاه باشند و كسى نيازمند كمك ديگرى نباشد، خسته شده بودند و روييدنيهاى زمين را درخواست كرده بودند تا فقيران در كشت و برداشت آنها به مزدورى ثروتمندان درآيند.
منبع: دائرة المعارف قرآن كريم، ج 6، صص551-552