افق اعلی
گروه‌ها: آسمان و کیهان

أفُق اعلی

افق، به معناى كرانه، ناحيه و نهايت آنچه از اطراف چيزى پيدا باشد، واژه تركيبى «افق اعلى» يك بار در آيه هفت سوره نجم و «افق مبين» كه در نظر بسيارى از مفسران تعبير ديگرى از افق اعلى است[1] نيز يك بار در آيه بیست و سوم سوره تکویر به كار رفته است. «أعلى» به معناى برتر و «مبين» به معناى روشن و آشكار آمده است، بنابراين، افق اعلى به معناى ناحيه برتر و افق مبين به معناى ناحيه آشكار است.[2]

افق اعلى؛ جايگاه دريافت وحى الهى به وسيله رسول خدا (صلى الله عليه و آله):

قرآن كريم به دريافت وحى الهى به وسيله رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه او يا جبرئيل عليه السلام در افق اعلى قرار داشت، اشاره مى كند: «و هُوَ بِالافُقِ الاعلى »[3] و در جاى ديگر با تأكيد بيان مى دارد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله جبرئيل را در افق مبين ديد: «ولَقَد رَءاهُ بِالافُقِ المُبين»[4] . برتر بودن اين افق نسبت به ساير آفاق، به واسطه خصوصياتى است كه با عالم ملائكه مناسب است.[5] شايد بتوان بين اين دو افق چنين فرق گذاشت كه افق مبين ناظر به مرتبه مثالى جبرئيل عليه السلام و افق اعلى مربوط به نشئه عقلانى وى است، چنان كه عالم مثال، عالم صور و مقادير و از اين رو افق مبين و ناحيه آشكار، و عالم عقل عالم مجردات محضه است، از اين رو نسبت به عالم مثال، افق اعلى و ناحيه برتر به شمار مى آيد. بررسى مجموعه آيات قبل و بعد دو آيه ياد شده و همچنين آيات هم محتواى اينها در قرآن كريم بيان كننده اين است كه مراد از افق اعلى و مبين مرتبه، مقام يا نشئه اى ماوراى ماده است، زيرا در سوره نجم خداوند سبحان پس از سوگند بر نفى گمراهى و خودمحورى رسول خاتم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:آنچه او آورده چيزى جز وحى كه از معلم خود آموخته، نيست[6] ، آنگاه در آيات 10 و 11 مى فرمايد: پس به بنده اش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود. دل [محمّد صلى الله عليه و آله ] آنچه را ديد دروغ نگفت و در آيات 13 و 14 مى فرمايد: و قطعاً بار ديگرى هم او را ديده است، نزديك سدرة المنتهى؛ همچنين در سوره تكوير پس از چند سوگند مى فرمايد: قرآن سخن فرشته بزرگوارى است نيرومند [كه ] پيش خداوندِ عرش داراى منزلت است[7] و در آيه 24 همين سوره سخن از ارتباط رسول خدا صلى الله عليه و آله با عالم غيب است، بنابراين، محتواى آيات قبل و بعدِ دو آيه مورد بحث و مسائلى همچون: وحى، معلم وحى (خداوند سبحان يا جبرئيل)، قلب رسول خدا صلى الله عليه و آله و رؤيت قلبى او، سدرة المنتهى، عرش الهى مفاهيمى است كه تنها با معنويات و مجردّات مناسب بوده و از آن ديدگاه قابل بررسى است، بر اين اساس، افق اعلى و مبين بايد طبق قاعده و همسو با سياق آيات، داراى مفهومى همسنخ مفاهيم ياد شده باشد، چنان كه تفسير «افق مبين» از زبان امام صادق عليه السلام به صحرايى در آستان عرش الهی، مؤيّد اين مطلب است. [8]

برخى از مفسران[9] افق مبين و اعلى را به معناى جايگاه برآمدن خورشيد، ناحيه برتر مشرق، جايى كه از آن، روز پديدار شود و مانند آنها دانسته اند، اين مكانها مى تواند مظاهرى مادى براى حقيقت مجرد افق مبين باشد يا پيامبر صلى الله عليه و آله در اين مكانها حضور داشته كه جبرئيل عليه السلام براى وى متمثل شده است.[10]

منبع: دائرة المعارف قرآن كريم، ج 4، ص120

 

[1] . مجمع البيان، ج 10، ص 677- 678؛ التفسيرالكبير، ج 28، ص 285؛ الميزان، ج 20، ص 219

[2] . مفردات، ص 79، مقاييس اللغه؛ ج 1، ص 114؛ لغت نامه، ج 2، ص 2645، «افق»؛ ج 12، ص 17762، «مبين»

[3] . نجم/7

[4] . تکویر/23

[5] . الميزان، ج 20، ص 219

[6] . نجم/1- 5

[7] . تكوير/15- 20

[8] . الخصال، ص 582

[9] . كشف الاسرار، ج 10، ص 398؛ روض الجنان، ج 20، ص 166

[10] . دائرة المعارف قرآن كريم، ج 4، ص120