بازارها
گروه‌ها: جای ها

بازار ها

اسواق جمع سوق به معناى بازار یعنی جايگاه داد و ستد است. بازار در اصطلاح علم اقتصاد معنايى وسيع تر از جايگاه داد و ستد دارد و به هرگونه فرايند يا ترتيباتى گفته مى شود كه با رويارويى تقاضا و عرضه، قيمت و مقدار كالا با هم سازگارى مى يابند.[1]

واژه «سوق» تنها دوبار آن هم به صورت جمع (اسواق)در قرآن به كار رفته (فرقان: 7، 20). با اين حال در دسته اى از آيات به مجموعه اى از دستورات اخلاقى فقهى اشاره شده و در دسته ديگر مفاهيم اقتصادى بازار براى تقويت معنويت و تغيير روحيه سودجويانه جاهلى به كار گرفته شده و مخاطبان را به سود و زيان اخروى انسانها كه از چشم آنان پنهان مانده بود توجه مى دهد.

گردهمايى گروههاى مختلف در اين بازارهای جاهلی، افراد فراوانى را از مكانهاى دوردست در جست وجو يا ترويج عقيده اى به اين بازارها مى كشاند. امنيت بازارها، اجتماع تعداد زيادى از اعراب و حضور رؤساى قبايل، سنت شعرخوانى و رقابتهاى بلاغى و ... زمينه مناسبى براى پيامبر صلى الله عليه و آله ايجاد مى كرد تا به تبليغ اسلام و انتشار آيات بليغ قرآنى بپردازد، چنان كه 7 سال در بازار عكاظ و مجنه و ذى المجاز به دعوت به اسلام مى پرداخت. در آيه 7 فرقان/ 25 نيز از راه رفتن پيامبر در بازارها سخن رفته كه مى تواند به فعاليتهاى پيامبر در بازارهاى عرب اشاره داشته باشد، گرچه مفسران آن را در جهت تجارت و تهيه آذوقه تفسير كرده اند.[2] مشركان گمان مى كردند انسانى عادى كه غذا مى خورد و در بازار راه مى رود، نمى تواند با غيب در ارتباط باشد و با طرح اين پندار، قصد خرده گيرى بر پيامبر و انكار نبوتش را داشتند كه در آيه 20 فرقان/ 25 در پاسخ به ايشان بيان مى شود كه همه پيامبران غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند[3] : «و ما أرسلنا قبلك من المرسلين إلا إنهم ليأكلون الطعام و يمشون في الأسواق».[4]

منبع:

دايرة المعارف قرآن كريم، ج 5، ص 271

 

[1]. فرهنگ علوم اجتماعى؛ ص 212- 213؛ اقتصاد، ج 1، ص 80

[2]. الدرالمنثور، ج 6، ص 115؛ مجمع البيان، ج 7، ص 253

[3]. الميزان، ج 15، ص 193

[4]دايرة المعارف قرآن كريم، ج 5، ص 271